حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳ Saturday, 23 November , 2024 ساعت ×
سفرنامه حج آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (بخش ششم: روضه مطهره)
۲۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۳
در این بخش از سفرنامه حج، حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره با ذکر وقایع صدر اسلام و اتفاقاتی که در مدینه منوره و به خصوص در مسجد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم افتاده است، گریزی به خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها زده و به تحلیل وقایع پرداخته است.
پ
پ

سفرنامه حج آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (بخش ششم: روضه مطهره)

تشرف به مسجد و حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم

سزاوار است در اینجا به دو شعر از مطلع قصیده‎ای که قاآنی در وصف حرم مطهر حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا علیهما السلام سروده است مترنم شویم چون همه نور واحدند و رسول اکرم صلی‌ الله علیه و آله و سلم مجمع کمالات همه و همه مظهر فضایل و کمالات آن حضرت می‎باشند:

زهی به منزلت از عرش برده فرش تو رونق

که زمین زیمن تو محسود نه رواق مطبق

کدام گوهر پاک است در زمین تو مدفون

که از رواق تو خیزد همه خروش انا الحق

و این چند بیت را نیز از خودم که در مدح آن حضرت سروده‌ام با اینکه می‎دانم قابل تقدیم به محضر ارباب معرفت و ذوق و ادب نیست و مقدار بصیرت و بینش گوینده که نسبت به دریای بیکران علوم و کمالات و فضایل و مقامات محمدی قطره‌ای هم بشمار نمی‌آید با کمال شرمندگی عرض می‎نمایم:

زهی در رفعت از کیهان گذشته

ز مهر و انجم تابان گذشته

ز ابراهیم و عیسی و ز آدم

ز نوح و موسی عمران گذشته

زهی پیغمبری کز غایت جود

یم احسانش از عمان گذشته

زهی پیغمبری کز شأن و رتبت

ز هر ذیشأن و عالیشان گذشته

گرفته ز امر حق ملک بقا را

ز خضر و چشمه حیوان گذشته

چنان با واجب اندر اتصال است

که آید در گمان ز امکان گذشته

محمد فیض اول سرور کل

که صیت فضلش از کیوان گذشته

ز یمن بعثت فرخنده او

جهان از دوره خسران گذشته

به ‎مدحش منطق (لطفی) کلیل است

وگر از قیس و از سبحان گذشته

مسجد پیغمبر اکرم صلی‌ الله علیه و آله و سلم و حجره منوره آن حضرت و مسجد الحرام و کعبه معظمه مشهورترین و ممتازترین مشهد و مسجد در جهان اسلام می‎باشند بیان و قلم از توصیف این مسجد، و حجره مقدسه عاجز و ناتوان است اگر شخص، اندکی چشم بصیرت بگشاید رحمت‌ها و برکات الهیه را در اهتزاز و درخشندگی نور نبوت را که از در دیوار مسجد ساطع و لامع است می‎بیند، هر کس بی‌اختیار در پیشگاه جلالت و عظمت حضرت خاتم الانبیاء صلی ‎‌الله علیه و آله و سلم و عتبه حجره مطهر آن حضرت خاضع و فروتن می‎گردد.

اینجا مزار کسی است که نزدیک به هزار میلیون انسان گرونده و مؤمن دارد که برنامه‌های گوناگون زندگی را از مکتب تعلیم و ارشاد او می‎گیرند.

اینجا ضریح شخصیتی است که صدها میلیون بشر موحد هر روز چندین مرتبه در هنگام نمازهای پنجگانه و در مناسبات دیگر نام او را به عظمت یاد کرده و با صلوات و درود بر آن حضرت خود را غرق افتخار مباهات می‎نمایند.

آری اینجا قبر رسول خدا پیغمبر رحمت، و منادی حریت و عدالت و اعلان کننده حقوق بشر، و مبلغ مساوات است.

اینجا مرقد آوردنده قرآن و پیام‌آور توحید است، مرقد معلم اعلای انسانیت و بزرگ مردی است که تمام فضایل و کمالات انسانی را عملاً و قولاً به بشریت آموخت، و اکمل ادیان و جامع‎ترین شرایع و قوانین را از سوی خدا به جهانیان رسانید.

اینجا روضه‌ی مطهره‌ی خاتم الانبیاء رسول عظیم الشأن خدا است که مطاف فرشتگان و محل نزول برکات ایزد منان است و دوست و دشمن و مسلمان و غیر مسلمان او را نادره عالم خلقت و انسان برجسته و ممتاز و مصلح بزرگ جهان می‎دانند.

مزار صاحب خلق عظیم و مخاطب به این خطاب است: وَ ما اَرْسَلْناک اِلاّ رَحْمَهً لِلْعالَمینَ

این مسجد و این حرم دارای تاریخی پر نشیب و فراز و پر از حوادث مسرت‌بخش و اندوه بار است داستان‌ها و جریان‌های بزرگ را دیده است.

روزی در این مسجد پیامبر اکرم صلی‌ الله علیه و آله و سلم ابلاغ رسالت می‎فرمود و آیات قرآن کریم را که بر او وحی می‎شد بر مردم تلاوت می‎نمود، و پس از اذان دلنشین بلال اقامه نماز جماعت می‎کرد و تا برای آن حضرت منبر ترتیب نداده بودند بر ستونی تکیه می‎فرمود و مردم را موعظه می‎نمود و خطبه می‎خواند و این مسجد مرکز عبادت و مدرسه هدایت بود.

وفود را در این مسجد پذیرائی می‎کرد و طرح‌های جنگی و سیاسی را در اینجا به اطلاع مردم می‎رساند.

پیرامون این مسجد، حجرات همسران پیغمبر صلی‌ الله علیه و آله و سلم و حجره داماد و پسر عموی عزیزش بطل اسلام علی بن ابیطالب علیه‎ السلام و تنی چند از اصحاب قرار داشت که از همه (حجرات) درهایی به سوی مسجد باز می‎شد. تا به امر خدا پیغمبر صلی‌ الله علیه و آله و سلم جز در خانه علی علیه ‎السلام را که همچنان بازگذارد در حجره‌های دیگران را بست. این حجره‌ها در نهایت سادگی و تواضع بود.

در این مسجد در عصر شخص پیغمبر صلی‌ الله علیه و آله و سلم حوادث مهمی اتفاق افتاد که در تواریخ ضبط است.

اصحاب صُفه در قسمتی از این مسجد (که در شمال محراب موسوم به محراب تهجد است و در حال حاضر مکانی است به ارتفاع حدود نیم متر از زمین و دوازده متر طول و هشت متر عرض) ساکن بودند، و پیغمبر صلی‌ الله علیه و آله و سلم از آنها پذیرائی می‎نمود، و آنها را بر خود و زهرای عزیز و فرزندانش در خوراک و پوشاک مقدم می‎داشت، و همین فقرای صفه که در کمال فقر بودند افرادی هستند که اسلام علاوه بر عزت واقعی در ظاهر نیز چنان آنها را با عزت و اعتبار قرار داد که برخی از آنها در شهرهای مهم والی و حاکم شدند یا فرماندهی لشگر یا عضویت سپاهیانی را یافتند که با لشگر ایران روم جهاد کردند و بر آنها پیروز شدند.

قسمت عمده احکام و قوانین سیاسی و نظامی و مالی اسلام در این مسجد ابلاغ می‎شد.

در واقع عصر طلائی و درخشان این مسجد همین عصر رسول اکرم صلی‌ الله علیه و آله و سلم بود و پس از آن عصر بیشتر عصرها و دوران‌هایش تأسف انگیز و ملال آور و محزن بوده است.

 

خطبه تاریخی خانم خانم‌های جهان

پس از عصر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله وسلم جریان خلافت را از مسیر خود خارج کردند. داغ‎ترین و نافذترین و پرمحتواترین خطبه‌ای که برای اولین بار در این مسجد خوانده شد خطبه تاریخی حضرت زهرا علیها السلام بود.

تا آن روز سابقه نداشت که در مسجد پیغمبر صلی‌ الله علیه و آله و سلم در جمع و محضر مهاجر و انصار بانوئی سخنرانی کرده باشد، و این برای اولین بار و آخرین بار بود که زنی مانند فاطمه زهرا سیده نساء عالمیان علیها السلام در این مسجد در نهایت فصاحت و بلاغت و بینش و درایت این چنین سیاسی و انقلابی و متضمن نقاط اساسی دعوت اسلام سخنرانی نماید و فلسفه و حکمت‌های احکام را بیان فرماید.

و البته و صد البته اهمیت مقصد، و حفظ نظام سیاسی اسلام و امتداد هدایت حضرت خیرالانام و پاسداری از احکام دین و ولایت یعنی آن چیزی که به موجب قرآن ترک ابلاغش مساوی با عدم ابلاغ تمام رسالت‎های پیغمبر صلی‌ الله علیه و آله و سلم بود و عملی از کسی بدون آن مقبول نخواهد شد زهرا علیها السلام را ناچار به این سخنرانی کرد تا آیندگان از اوضاعی که بر عالم اسلام مسلط شد و نقشه‌هایی که عشاق ریاست و جاه مطرح کرده بودند آگاه باشند، و حداقل بدانند که مثل زهرا علیها السلام که به موجب آیه تطهیر از هر رجس پاک و مطهره است و به موجب تصریح رسول خدا صلی‌ الله علیه و آله و سلم سیده زنان جهان و سیده‌ی زنان بهشت است با وضعی که بر خلاف دستور خدا و رسول او جلو آوردند مخالف بود و آن را شرعی ندانست.

آری مسأله از نظر اسلام بسیار مهم بود که زهرای بتول علیهاالسلام با آن همه حجب و حیا که می‎گفت بهترین حالات زن این است که مردی (بیگانه) او را نبیند و او هم مردی (بیگانه) را نبیند به مسجد بیاید و سخنرانی کند و حجت و دلیل بیاورد و اعمال رژیم حاکم و حکومت آنها را محکوم فرماید.

و اگر این همه اهمیت و این ناچاری نبود (هر چند سخنرانی را از پشت پرده در حالی که سراسر مسجد از حزن و اندوه گرفته بود و همه از شنیدن صدای زهرا متألم و گریان شدند ایراد کرد) هرگز زهرا علیها السلام به این صورت عام بیگانگان را به طور حضوری مخاطب قرار نمی‎داد و صدای مبارکش را به گوش آنها نمی‎رساند.

چنانکه دختر عزیزش عقیله القریش زینب خاتون علیها السلام نیز که آن خطبه سیاسی کوبنده و فصیح و بلیغ را ایراد کرد برای همین ملاحظات اساسی و بنیادی بود که هر شخص آگاهی تأثیر آن خطبه را در به ثمر رساندن اهداف نهضت و شهادت حضرت سید الشهداء علیه‌ السلام و معرفی جهت این قیام تاریخی و الهی در آن فرصت تاریخی بسیار حساس درک می‎نماید.

با این خطبه و خطبه حضرت زین العابدین علیه ‎السلام در مسجد دمشق محکومیت بنی امیه و یزید و حقانیت اهل بیت علیهم‌ السلام چنان آشکار شد که برای احدی محلی برای انکار از آن باقی نماند و برتمام تبلیغات دروغین و اشتباه کاری‌های عمال معاویه برای همیشه خط بطلان کشید و مقام بلند حضرت زینب این دختر عزیز زهرا و علی و نوه رسول خدا در صبر و بلاغت و تملک نفس آشکار گردید.

برای برخی که زینب و تربیت شدگان دامن زهرای عزیز و دست پروردگان مکتب رسالت و ولایت را نمی‎شناختند بسیار عجیب و شگفت انگیز بود که بانوئی اسیر، بانوئی که به داغ فرزندان جوان خود و به داغ برادران و برادر زادگان و برادری مثل سید جوانان اهل بهشت، آنهم به آن وضع جانکاه مبتلا شده باشد در چنان مجلسی که دیکتاتور جباری مثل یزید با تمام جاه و جلال ظاهری حکومت طاغوتی خود را تشکیل داده و اسرای اهل بیت علیهم‌ السلام را به حضور آورده و مست باده غرور و غلبه ظاهری و قدرت نظامی باشد چنان دلیرانه و بدون ترس و بیم زبان به آن خطبه اعجاز آمیز و اعجاب انگیز گشاید و یزید را با آن منطق شیوا محکوم و رسوا سازد و به هیچ وجه از آن مجلس و از آن دیکتاتور خون آشام مطلق العنان (که با یک صدای جلاد سر هر کس را از بدن جدا می‎ساخت) رعبی و هراسی و اندیشه‎ای نداشته باشد.

اگر او یک زن عادی بلکه یک مرد شجاع و فرمانده لشگر بود، در چنان حالتی هرگز اینگونه دشمنی را که به خونش تشنه است نمی‎کوبید و لااقل در آن مجلس خاموشی را بر سخن و اعتراض بر می‎گزید.

تهمتنان (پهلوانان) و شجاعان در اینگونه مجالس جرأت سخن گفتن ندارند تا چه رسد اینگونه سخن و بیان که در تاریخ به عنوان یک خطبه فوق العاده و بلیغ باقی بماند و مبانی و مضامینش اینهمه بلند و مستدل باشد.

اما از دختر علی و زهرا این منطق و این شجاعت و این همه دلیری و بلاغت و این همه حوصله و شکیبائی و خویشتن داری عجیب نیست او همانطور که بثربن خزیم یا خذیمه بن ستیر در هنگام ایراد خطبه دیگرش در کوفه گفت زبان علی را در دهان داشت و کلمات علی از زبانش فرو می‎ریخت.

برای غرض ما در اینجا اشاره‌ای به عظمت مقام والای این دو بانوی بزرگ جهان بود که نخستین سیده زنان عالمیان و دومین همراه و همکار سالار شهیدان است و اینکه این مقالات و مقامات را از مثل این دو خاتون دنیا و آخرت نباید مستند جواز مطلق ایراد سخنرانی‌های بانوان در مواقع عادی و در جمع مردان قرار داد و هر کس را با این دو بانوی عظیم الشأن و هر مناسبت را با مناسبت‌هایی که ایشان در آن خطبه خواندند قیاس کرد و بر خلاف سیره‌ی خود زهرا سلام الله علیها و تعالیم اسلام زن‌ها را به سخنرانی برای مردها تشویق کرد و صدای آنها را که در بسیاری از موارد بلکه بیشتر و به حسب نوع در دل آنها که بیماری دارند اثر می‎گذارد و دلشان را می‎برد با معاذیر و مستندات نادرست در مجالس مردها برد که با آنها محاوره و مباحثه نمایند و در مجمع صدها مرد در حضور تماشاچیان سخنرانی نمایند.

ای مسلمان مگر این پیغمبر بزرگوار تو نیست که با اینکه معصوم است و از هر رجس و اندیشه گناهی پاک و معصوم و مطهر است برای اینکه امت را راهنمایی فرماید، دریافت مرد را از صدای زن به آنها می‎فهماند، می‎فرماید به زن جوان سلام نمی‎کنم که می‎ترسم وقتی جواب بدهد از صدایش خوشم بیاید، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

باری خطبه زهرا در مسجد مدینه دیگر نظیر و همتا پیدا نکرد و پس از این هم نظیری پیدا نخواهد نمود.

پس از آن هم حوادث در این مسجد پی در پی بود که یکی از اسفناکترین آنها که نمونه وحشت و فساد رژیم حاکم بود قتل عام مردم مدینه در واقعه حره در مدینه و در این مسجد است که به امر یزید بن معاویه و به دست سپاه شام و جلادان بنی‎امیّه به سرکردگی مسلم یا مسرف بن عقبه انجام شد.

و عجیب‎ترین و خبیث‎ترین وقایع خبیثه‌ای که در این مسجد واقع شد سبّ و ناسزا گوئی به نفس رسول و همسر زهرای بتول و سیف الله المسلول امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بود که دشمنان اسلام چون دیدند نمی‎توانند یا مصلحت سیاسی خود که نمی‎توانستند صریحاً و مستقیماً به پیغمبر صلی‌الله علیه و آله وسلم توهین و جسارت نموده و ناسزا بگویند، علی را که سوابقش در یاری و همکاری در غرس نهال اسلام و به ثمر رساندن آن و پاسداری از آن بر همه معلوم بوده و هست هدف قرار دادند و در واقع و بدون شک از سبّ علی سبّ پیغمبر صلی‌الله علیه و آله وسلم و هتک مقام رفیع آن حضرت و از انکار فضائل او انکار نبوت پیغمبر صلی‌الله علیه و آله وسلم و نفی اسلام را می‎خواستند.

 

برگرفته از کتاب «سفرنامه حج» اثر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره

 

برای مطالعه بخش های دیگر سفرنامه می توانید بر روی لینک های زیر کلیک کنید:

سفرنامه حج آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (بخش پنجم: شهر نور)

سفرنامه حج آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (بخش هفتم: محراب فاطمه)

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.