احکام غسل و کفن و نماز و دفن میت
مسأله 548. غسل و کفن و نماز و دفن مسلمان اگر چه دوازده امامی نباشد، بر هر مکلفی واجب است، و اگر بعضی انجام دهند، از دیگران ساقط میشود، و چنانچه هیچ کس انجام ندهد، همه معصیت کردهاند.
مسأله 549. اگر کسی مشغول کارهای میت شود، بر دیگران واجب نیست اقدام نمایند، ولی اگر او عمل را ناتمام بگذارد، باید دیگران تمام کنند.
مسأله 550. اگر انسان یقین کند که دیگری مشغول کارهای میت شده، واجب نیست به کارهای میت اقدام کند، ولی اگر شک یا گمان دارد، باید اقدام نماید.
مسأله 551. اگر کسی بداند غسل یا کفن یا نماز یا دفن میت را باطل انجام دادهاند، باید دوباره انجام دهد، ولی اگر گمان دارد که باطل بوده یا شک دارد که درست بوده یا نه، لازم نیست اقدام نماید.
مسأله 552. برای غسل و کفن و نماز و دفن میت، باید از ولیّ او اجازه بگیرند.
مسأله 553. ولیّ زن، شوهر او است، و بعد از او، مردانی که از میت ارث میبرند مقدم بر زنان ایشان هستند.
مسأله 554. اگر کسی بگوید: من ولیّ یا وصی میت میباشم یا بگوید که ولیّ میت به من اجازه داده که غسل و کفن و دفن او را انجام دهم و احتمال داده شود که راست میگوید، انجام کارهای میت با او است مگر آن که کسی دیگر بگوید که من وصی یا ولیّ میت هستم یا از ولیّ میت اجازه دارم، که در این صورت حرف کسی پذیرفته است که دو نفر عادل به گفته او شهادت دهند.
مسأله 555. اگر میت برای غسل و کفن و دفن و نماز خود غیر از ولیّ، کسی دیگر را معین کند، وصیت او صحیح است، و احتیاط آن است که ولیّ هم به او در عمل به وصیت اجازه بدهد، و لازم نیست کسی که میت او را برای انجام این کارها معین کرده، این وصیت را قبول کند، ولی اگر قبول کرد باید به آن عمل نماید.
احکام غسل میت
مسأله 556. واجب است میت را سه غسل بدهند:
اول: با آبی که با سدر مخلوط باشد.
دوم: با آبی که با کافور مخلوط باشد.
سوم: با آب خالص.
مسأله 557. سدر و کافور باید به اندازهای زیاد نباشد که آب را مضاف کند، و به اندازهای هم کم نباشد که نگویند سدر و کافور با آب مخلوط شده است.
مسأله 558. اگر سدر و کافور به اندازهای که لازم است پیدا نشود، بنابر احتیاط واجب باید مقداری که به آن دسترسی دارند در آب بریزند.
مسأله 559. اگر سدر و کافور یا یکی از اینها پیدا نشود، یا استعمال آن جایز نباشد، مثل آن که غصبی باشد، باید به جای هر کدام که ممکن نیست میت را با آب خالص غسل بدهند.
مسأله 560. کسی که برای حج یا عمره احرام بسته است، اگر پیش از انجام سعی در احرام حج و پیش از تقصیر در احرام عمره بمیرد، نباید او را با آب کافور غسل دهند، و به جای آن باید با آب خالص غسلش بدهند.
مسأله 561. کسی که میت را غسل میدهد، باید مسلمان دوازده امامی و بالغ و عاقل باشد، و مسائل غسل را هم بداند.
مسأله 562. کسی که میت را غسل میدهد، باید قصد قربت داشته باشد، یعنی غسل را برای انجام فرمان خداوند عالم به جا آورد، و برای غسل دوم و سوم هم، نیت غسل را تجدید نماید.
مسأله 563. غسل بچه مسلمان اگر چه از زنا باشد، واجب است، و غسل و کفن و دفن کافر و اولاد او، جایز نیست؛ و کسی که از بچگی دیوانه بوده و به حال دیوانگی بالغ شده، چنانچه پدر و مادر او یا یکی از آنان مسلمان باشند، باید او را غسل داد، و اگر هیچ کدام آنان مسلمان نباشند، غسلدادن او جایز نیست، و اگر بچه در دار اسلام پیدا شود و معلوم نباشد که پدر و مادر او یا یکی از آنان مسلمان است یا نه، محکوم به اسلام است، و باید او را غسل دهند.
مسأله 564. بچه سقطشده را اگر چهار ماه یا بیشتر دارد یا اگر چهار ماه ندارد ولی خلقتش تمام باشد، باید غسل بدهند، و اگر چهار ماه ندارد و خلقتش هم تمام نشده، باید در پارچهای بپیچند و بدون غسل دفن کنند.
مسأله 565. اگر مرد، زن را و زن، مرد را غسل بدهد، باطل است، ولی زن میتواند شوهر خود و شوهر هم میتواند زن خود را غسل دهد، اگر چه احتیاط مستحب آن است که زن، شوهر خود و شوهر، زن خود را در حال اختیار غسل ندهد.
مسأله 566. مرد میتواند دختر بچهای را که سن او از سه سال بیشتر نیست، غسل دهد، و زن هم میتواند پسر بچهای را که سه سال بیشتر ندارد، غسل دهد.
مسأله 567. اگر برای غسلدادن میتی که مرد است مرد پیدا نشود، زنانی که با او نسبت دارند و محرمند، مثل مادر و خواهر و عمه و خاله، یا به واسطه شیرخوردن با او محرم شدهاند، میتوانند با رعایت ستر عورت، او را غسل بدهند، و نیز اگر برای غسل میت زن، زن دیگری نباشد، مردهایی که با او نسبت دارند و محرمند، یا به واسطه شیرخوردن با او محرم شدهاند، میتوانند با رعایت ستر عورت او را غسل دهند.
مسأله 568. اگر میت و کسی که او را غسل میدهد هر دو مرد یا هر دو زن باشند، بهتر آن است که غیر از عورت، جاهای دیگر میت برهنه باشد.
مسأله 569. نگاهکردن به عورت میت حرام است، و کسی که او را غسل میدهد، اگر نگاه کند معصیت کرده، ولی غسل باطل نمیشود.
مسأله 570. اگر جایی از بدن میت نجس باشد، باید پیش از آن که آنجا را غسل بدهند، آب بکشند، و احتیاط مستحب آن است که تمام بدن میت پیش از شروع به غسل پاک باشد.
مسأله 571. غسل میت مثل غسل جنابت است، و احتیاط واجب آن است که تا غسل ترتیبی ممکن است، میت را غسل ارتماسی ندهند، ولی در غسل ترتیبی فرو بردن هر یک از سه قسمت بدن میت در آب کثیر، بیاشکال است.
مسأله 572. کسی را که در حال حیض یا در حال جنابت مرده، لازم نیست غسل حیض یا غسل جنابت بدهند، بلکه همان غسل میت برای او کافی است.
مسأله 573. مزد گرفتن برای غسلدادن میت، حرام است، و اگر کسی برای گرفتن مزد، میت را غسل دهد، آن غسل باطل است، ولی مزد گرفتن برای کارهای مقدماتی غسل حرام نیست.
مسأله 574. اگر آب پیدا نشود، یا استعمال آن مانعی داشته باشد، باید عوض هر غسل میت را یک تیمم بدهند، و احتیاط واجب آن است که یک تیمم دیگر هم عوض هر سه غسل بدهند، و اگر کسی که تیمم میدهد، در تیمم سوم قصد ما فی الذمه نماید، یعنی نیت کند که این تیمم را برای آن که به تکلیف عمل شده باشد، انجام میدهم، تیمم چهارم لازم نیست.
مسأله 575. کسی که میت را تیمم میدهد، باید دست خود را به زمین بزند، و به صورت و پشت دستهای میت بکشد، و اگر ممکن باشد، احتیاط لازم آن است که با دست میت هم او را تیمم بدهد.
احکام کفن میت
مسأله 576. میت مسلمان را باید با سه پارچه، که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری میگویند، کفن نمایند.
مسأله 577. لنگ باید از ناف تا زانو، اطراف بدن را بپوشاند، و بهتر آن است که از سینه تا روی پا برسد، و پیراهن باید از سر شانه، از دو طرف بدن، تا نصف ساق پا برسد که تمام بدن را تا نصف ساق پا بپوشاند، و بهتر آن است که تا روی پا برسد، و درازی سرتاسری باید به قدری باشد که بستن دو سر آن ممکن باشد، و پهنای آن باید به اندازهای باشد که یک طرف آن روی طرف دیگر بیاید.
مسأله 578. مقداری از لنگ که از ناف تا زانو را میپوشاند، و مقداری از پیراهن که از شانه تا نصف ساق را میپوشاند، مقدار واجب کفن است، و آنچه بیشتر از این مقدار در مسأله قبل گفته شد، مقدار مستحب کفن میباشد.
مسأله 579. اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند که بیشتر از مقدار واجب کفن را ـ که در مسأله قبل گفته شد ـ از سهم آنان بردارند، اشکال ندارد، و احتیاط آن است که بیشتر از مقدار واجب کفن را از سهم وارثی که بالغ نشده برندارند.
مسأله 580. اگر کسی وصیت کرده باشد که مقدار مستحب کفن را از ثلث مال او بردارند، یا وصیت کرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند، ولی مصرف آن را معین نکرده باشد، یا فقط مصرف مقداری از آن را معین کرده باشد، میتوانند مقدار مستحب کفن را از ثلث مال او بردارند.
مسأله 581. اگر میت وصیت نکرده باشد که کفن را از ثلث مال او بردارند و بخواهند از اصل مال بردارند، احوط آن است که در تکفین او به مقدار واجب کفن که قیمتش مطابق شأن میت باشد اکتفا نمایند.
مسأله 582. کفن زن بر شوهر است، اگر چه زن از خود، مال داشته باشد، و همچنین اگر زن را به شرحی که در کتاب طلاق گفته میشود، طلاق رجعی بدهند و پیش از تمامشدن عدّه بمیرد، شوهرش باید کفن او را بدهد، و چنانچه شوهر بالغ نباشد یا دیوانه باشد، ولیّ شوهر باید از مال او کفن زن را بدهد.
مسأله 583. کفن میت بر خویشان او واجب نیست، اگر چه مخارج او در حال حیات بر آنان واجب باشد.
مسأله 584. احتیاط واجب آن است که هر یک از سه پارچه کفن به قدری نازک نباشد که بدن میت از زیر آن پیدا باشد.
مسأله 585. کفنکردن با پوست مردار و چیز غصبی، اگر چیز دیگری هم پیدا نشود، جایز نیست؛ و چنانچه کفن میت غصبی باشد و صاحب آن راضی نباشد، باید از تنش بیرون آورند، اگر چه او را دفن کرده باشند.
مسأله 586. کفنکردن میت با چیز نجس و با پارچه ابریشمی خالص، یا پارچهای که با طلا بافته شده جایز نیست، ولی در حال ناچاری اشکال ندارد.
مسأله 587. کفنکردن با پارچهای که از پشم یا موی حیوان حرامگوشت تهیه شده، در حال اختیار جایز نیست، و احتیاط واجب آن است که با پوست حیوان حلالگوشتی هم که به دستور شرع ذبح شده، میت را کفن نکنند، ولی اگر کفن از مو و پشم حیوان حلالگوشت باشد اشکال ندارد، اگر چه احتیاط مستحب آن است که با این دو هم کفن ننمایند.
مسأله 588. اگر کفن میت به نجاست خود او یا به نجاست دیگری نجس شود، چنانچه کفن ضایع نمیشود، باید مقدار نجس را بشویند یا ببرند، اگر چه بعد از گذاشتن در قبر باشد، و اگر شستن یا بریدن آن ممکن نیست، در صورتی که عوضکردن آن ممکن باشد، باید عوض نمایند.
مسأله 589. کسی که برای حج یا عمره احرام بسته اگر بمیرد، باید مثل دیگران کفن شود، و پوشاندن سر و صورتش اشکال ندارد.
مسأله 590. مستحب است انسان در حال سلامت، کفن و سدر و کافور خود را تهیه کند.
احکام حنوط
مسأله 591. بعد از غسل، واجب است میت را حنوط کنند، یعنی به پیشانی و کف دستها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهای او کافور بمالند، و بنابر احتیاط واجب در این چند موضع مقداری کافور هم بگذارند، و مستحب است به سر بینی میت هم کافور بمالند، و باید کافور، ساییده و تازه باشد، و اگر به واسطه کهنهبودن، عطر آن از بین رفته باشد، بنابر احتیاط کافی نیست.
مسأله 592. احتیاط واجب آن است که اول کافور را به پیشانی میت بمالند، ولی در جاهای دیگر ترتیب لازم نیست.
مسأله 593. بهتر آن است که میت را پیش از کفنکردن، حنوط نمایند اگر چه در بین کفنکردن و بعد از آن هم مانعی ندارد.
مسأله 594. کسی که برای حج یا عمره احرام بسته است، اگر پیش از تقصیر در احرام عمره و پیش از انجام سعی در احرام بمیرد، حنوطکردن او جایز نیست.
مسأله 595. زنی که شوهر او مرده و هنوز عدّهاش تمام نشده، اگر چه حرام است خود را خوشبو کند، ولی چنانچه بمیرد، حنوط او واجب است.
مسأله 596. احتیاط مستحب آن است که میت را با مشک و عنبر و عود و عطرهای دیگر خوشبو نکنند، و اینها را با کافور هم مخلوط ننمایند.
مسأله 597. مستحب است قدری تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام را با کافور مخلوط کنند، ولی باید از آن کافور به جاهایی که بیاحترامی میشود نرسانند، و نیز باید تربت به قدری زیاد نباشد که وقتی با کافور مخلوط شد آن را کافور نگویند.
مسأله 598. اگر کافور پیدا نشود، یا فقط به اندازه غسل باشد، حنوط لازم نیست، و چنانچه از غسل زیاد بیاید ولی به همه هفت عضو نرسد، باید اول پیشانی، و اگر زیاد آمد به جاهای دیگر بمالند.
مسأله 599. مستحب است دو چوبِ تر و تازه در قبر همراه میت بگذارند.
برای بازگشت به صفحه رساله بر روی لینک زیر کلیک نمایید:
رساله توضیح المسائل حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (قدس سره)
ثبت دیدگاه