س. تعداد «اسماء الحسنى» را بیان فرمایید؟
ج. آنچه از اسماء الله (اسماء الحسنى) در قرآن مجید آمده است ـ برحسب بعضى کتب تفاسیر ـ 127 اسم است.
علامه مجلسى در کتاب توحید در «أبواب أسمائه تعالى»، باب سوم آن را به باب «عدد أسماء الله تعالى و فصل إحصائها و شرحها»[1] اختصاص داده است.
برحسب روایاتی که در کتب معتبر مثل مجمع البیان[2] و توحید صدوق[3] و در کتب شرح اسماء الحسنی روایت شده، برای خداوند متعال 99 اسم است؛ هر کس آنها را احصا کند، به بهشت وارد می شود؛ و این نود و نه اسم در خود روایات ذکر شده است.
صدوق می فرماید: مقصود از احصای آنها شمردن آنها نیست؛ بلکه مقصود، معرفت و اطلاع بر معانی این نود و نه اسم است.
در کتب شرح اسماء الحسنی این 99 اسم، شرح و تفسیر شده اند. «صدوق» نیز در کتاب توحید آنها را شرح فرموده است.
«کفعمی» در مصباح، «ابن فهد حلی» در عده الداعی[4] و بزرگان دیگر هم آن را شرح کرده اند؛ که مراجعه به این شرح ها برای مزید معرفت و توجه نافع است.
از بعضی اخبار نیز استفاده می شود که اسماء الحسنی 360 اسم است؛[5] برحسب آنچه «مجلسی» و «سید علیخان» و «کفعمی» روایت فرموده اند،[6] چهار هزار اسم می باشد.
ممکن است مراد از 99 اسمی که در روایات اولی ذکر شده است اسم هایی باشند که اَشرَف یا اَشهَر یا اَظهَر و اوفق و اَسبَق و اَصدَق به مسمّی باشند و ممکن است که اسماء دیگر به این ۹۹ اسم رجوع نمایند.
گاهی کثرت اسماء به ملاحظه لغات مختلف تصوّر می شود؛ که به این لحاظ اسماء الحسنی از چهار هزار هم بیشتر می شود.
و گاه به لحاظ اضافه، این کثرت پیدا می شود؛ که به این ملاحظه، حدّ و حصری ندارد؛ مثل «الخالق» که یک اسم است؛ ولی اگر اضافه شود متعدّد می شود؛ مانند «خالق الأرض»، «خالق السماوات»، «خالق الشجر»، «خالق الجبال»، «خالق الإنسان» و… و همچنین اسم «الفاطر»، «البارئ»، «الرزاق»، «الکافی»، «الرب»، «الکاشف» و اکثر اسماء الحسنی.
عِبَارَاتُنَا شَتَّی وَحُسْنُک وَاحِدٌ
وَکُلٌّ إِلَی ذَاک الْـجَمَالِ یُشِیرُ
از نظر دیگر، موجودات و تمام مخلوقات اسماءالله هستند؛ زیرا اسم، آن چیزی است که دلالت بر مسمّی و وسیله شناختن و علامت و نشانه ذات صاحب نام باشد.
وجود مخلوقات آیات وجود خدا، کلمات خدا و آثار باری تعالی هستند و اکمل و اشرف این اسماء، انبیا و اولیای دین به ویژه حضرت خاتم النبیین و ائمّه اثنی عشر: می باشند؛ چنان که در روایت از حضرت صادق علیه السلام وارد شده
: «نَحْنُ وَالِلهِ الْأَسْمَاءُ الْـحُسْنَى الَّذِی لَا یُقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ طَاعَهٌ إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا، قَالَ: )فَادْعُوهُ بِهَا(»؛[7]
برای اینکه این بزرگواران از حیث ذات و صفات و افعال و اقوال، وسایل معرفه اللّه و علایم و نشانه ها و آیات کبری و اسماء حسنای خداوند متعال می باشند.
[1]. مجلسی، بحار الانوار، ج4، ص18۴.
[2]. طبرسی، مجمع البیان، ج7، ص۶.
[3]. صدوق، التوحید، ص 194، 219.
[4]. ابن فهد حلی، عده الداعی، ص 298 – 316.
[5]. صدوق، التوحید، ص191. شرح این حدیث را در بحار الانوار (مجلسی، ج4، ص167ـ172) ملاحظه کنید.
[6]. کفعمى، المصباح، ص 349؛ مجلسی، بحار الانوار، ج 4، ص 211؛ مدنی شیرازی، ریاض السالکین شرح صحیفه سید الساجدین، ج۷، ص۳۲۰ (شرح دعاى پنجاهم).
[7]. فیض کاشانی، تفسیر الصافى، ج1، ص628.
ثبت دیدگاه