سفر عشق
در سفر اول عتبات عالیات که پس از ابتلائات و رنجها به سعادت تشرّف نایل شدم این اشعار را به شکرانه وصل سرودم. از خداوند متعال خواهانم که در دنیا از زیارت مشاهد مشرّفه پیامبر اکرم و اهل بیت معظم آن حضرت ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ محروم نفرموده و در آخرت از شفاعت ایشان به سعادات عظمی نایل و با آن بزرگواران محشورم نماید.
«اللّهمّ أحینى حیاه محمّد وأهل بیته وأمتنی مماتهم واحشـرنی فی زمرتهم وارزقنی شفاعتهم وصلّ علیهم کلّما ذکرک الذّاکرون وکلّما سهى وغفل عن ذکرک المخلوقون».
بس خون دل که در سفر عشق خورده شد بس رنجها که در ره محبوب برده شد
بس بارها به دوش ز محنت گرفته شد بس راههاى سخت که با سر سپرده شد
با این همه ملول نى ام چون به راه دوست با شادى تمام مراحل شمرده شد
امروز خوش دلم ز وصالش اگرچه دى جانم میان قید مکاره فشرده شد
«لطفى» هزار شکر که از وصل روى یار هر زنگ غم ز آینه دل سترده شد
تاریخ سفر: صفرالمظفر 1364 ق
ثبت دیدگاه