حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

چهارشنبه, ۳ مرداد , ۱۴۰۳ Wednesday, 24 July , 2024 ساعت ×
سیمای درخشان امام‌ حسین علیه السلام در قرآن
۱۷ تیر ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۱
در اولین بخش از سلسله مقالات حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره پیرامون محرم، نهضت عاشورا و قیام امام حسین علیه السلام به بررسی سیمای درخشان امام حسین علیه السلام در قرآن پرداخته شده است که به طور نمونه آیات مودت، تطهیر و مباهله تفسیر شده اند.
پ
پ

همراه با محرم (بخش اول: سیمای درخشان امام‌ حسین علیه السلام در قرآن)

در اولین بخش از سلسله مقالات حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره پیرامون محرم، نهضت عاشورا و قیام امام حسین علیه السلام به بررسی سیمای درخشان امام حسین علیه السلام در قرآن پرداخته شده است.

۱ـ آیه مودّت

﴿ قُلْ‏ لَا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى‏﴾؛

«بگو من از شما اجر رسالت نمی‎خواهم، جز مودّت و دوستی خویشاوندانم».

یکی از آیات قرآن مجید که از آن عظمت مقام امام‌ حسین علیه السلام استفاده می‎شود این آیه کریمه است.

احمد بن حنبل در مسند، و ابونعیم حافظ، ثعلبی، طبرانی، حاکم نیشابوری، فخر رازی، شبراوی، ابن‌ حجر هیتمی، زمخشری، ابن‌ منذر، ابن‌ ابی‌ حاتم، ابن‌ مردویه، سیوطی و گروهی دیگر از علمای اهل‌سنّت از ابن‌ عبّاس روایت کرده اند: آنگاه که آیه ﴿قُلْ‏ لَا أَسْئَلُکمْ‏…﴾ نازل شد، گفتند: ای پیامبر خدا کیستند این خویشاوندان تو، که واجب گردیده بر ما مودّت و دوستی آنان؟

فرمود: «علی و فاطمه و دو پسر آنها».

و این معنا را شیخ شمس‌الدّین ابن‌ العربی به نظم در آورده است:

رَأَیتُ وِلائی آلَ طه فَرِیضَهً

فَمَا طَلَبَ المَبْعُوثُ أَجْراً عَلَی الْهُدَی

عَلَی رَغْمِ أَهْلِ الْبُعْدِ یورِثُنِی القُرْبا

بِتَبْلِیغِهِ إِلا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی

محبّت خود را نسبت به آل طه (اهل‌بیت پیغمبر) فریضه و واجب می‌دانم برخلاف کسانی که از اهل‌ بیت دورند، این عمل مرا به خدا نزدیک می‎کند؛ پس آن پیامبر فرستاده‌ شده برای هدایت مردم، جهت تبلیغ خود اجری نخواست جز دوستی خاندانش.

و شافعی هم گفته است:

یا أَهْلَ ‌بَیتِ رَسُولِ اللهِ حُبُّکمُ

کفَاکمُ مِنْ عَظِیمِ الْقَدْرِ أَنَّکمُ

فَرْضٌ مِنَ الله فِی الْقُرْآنِ أَنْزَلَه

مَنْ لَم یصَلِّ عَلَیکمْ لا صَلاهَ لَهُ

ای خاندان پیامبر! محبّت شما فریضه ای است که خداوند در قرآن آن را نازل کرده است، همین‌ قدر در عظمت مقام و ارزش شما بس که اگر کسی (در نماز) بر شما صلوات نفرستد، نمازش باطل است.

 

۲ـ آیه تطهیر

﴿إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ‏ عَنْکمُ ‏ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً﴾؛

«همانا خدا چنین می‎خواهد که هر رجس و ناپاکی را از شما خانواده نبوّت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزّه گرداند».

برحسب احادیث متواتر و مشهور بین شیعه و سنّی آیه تطهیر در مورد اجتماع آن پنج شخصیت ممتاز عالم آفرینش در زیر کساء، و دعا و صلوات پیغمبر بر آنها که دفعات متعدّد در منزل پیغمبر و در خانه فاطمه زهرا و در حجره ام سلمه، و بعضی اماکن دیگر اتّفاق افتاد، نازل شد، و آیه شریفه و احادیثی که در تفسیر آن وارد شده دلالت بر عصمت و جلالت شأن حضرت سیدالشّهدا علیه السلام دارند.

راجع به این آیه و احادیث کساء و اسناد و متون آن کتاب‌های مفصّل نگاشته شده، و بعضی راویان مثل صبیح به مناسباتی فقط قسمتی از آن را نقل کرده اند. ازجمله: مسلم، بغوی، واحدی، اوزاعی، محبّ طبری، ترمذی، ابن‌ اثیر، ابن‌ عبدالبر، احمد، حموینی، زینی دحلان، بیهقی و دیگران از عایشه، امّ‌ سلمه، انس، واثله، صبیح، عمر بن ابی‌سلمه، معقل بن یسار، ابی‌ الحمراء، عطیه، ابی‌ سعید، و امّ‌ سلیم روایات متعدّدی در این واقعه جلیله و منقبت عظیمه نقل کرده اند.

عایشه می‎گوید: پیغمبر بامدادی در حالی‌ که یک نوع از بُردهای یمنی (که از موی سیاه بافته می‎شد) در بر داشت، بیرون آمد، سپس حسن علیه السلام آمد، پیغمبر او را داخل بُرد نمود، بعد از او حسین علیه السلام آمد و داخل بُرد شد، آنگاه فاطمه علیها السلام آمد و پیغمبر او را داخل بُرد کرد و بالأخره علی علیه السلام آمد او را داخل بُرد کرده و فرمود:

﴿إِنَّمَا یرِیدُ اللّٰهُ لِیذْهِبَ‏ عَنْکمُ ‏ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً﴾

«اوزاعی» از شدّاد بن عبدالله روایت کرده که وقتی سر حسین علیه السلام آورده شد، مردی شامی به آن حضرت و پدرش جسارت کرد، واثله بن اسقع برخاست و گفت: سوگند به خدا من همواره علی، حسن، حسین و فاطمه را دوست می‎دارم، بعد از آنکه شنیدم پیغمبر در حقّ آنها فرمود آنچه را که فرمود؛ یک روز در خانه امّ‌ سلمه در خدمت پیغمبر مشرَّف بودم که حسن آمد، پیغمبر او را بر ران راستش نشانید و بوسید، سپس حسین آمد و او را بر ران چپش نشانید و بوسید، سپس فاطمه آمد و او را پیش روی خود نشانید، آنگاه علی را طلب کرد و گفت:

﴿إِنَّمَا یرِیدُ اللّٰهُ لِیذْهِبَ‏ عَنْکمُ ‏ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً﴾

«دولابی» در الذّریه الطاهره از امّ‌ سلمه روایت کرده که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه سلام الله علیها فرمود: شوهر و پسرانت را نزد من بیاور! فاطمه آنها را خدمت رسول خدا حاضر نمود، پیغمبر کسایی فدکی را بر ایشان پوشاند و دستش را بر ایشان گذارده و فرمود:

«أَللَّهُمَّ إِنَّ هَؤُلَاءِ آلُ مُحَمَّدٍ فَاجْعَلْ صَلَوَاتِک وَ بَرَکاتِک عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ إِنَّک حَمِیدٌ مَجِیدٌ»؛

«خدایا اینها خاندان محمّد هستند، پس درود و رحمت و برکات خود را بر آل محمّد قرار بده، به‌ درستی‌ که تو پسندیده و بزرگی!».

و امّ‌ سلمه گفت: من کساء را بلند کردم که بر آنها داخل شوم پیغمبر آن را نگه داشت و فرمود:

«إِنَّک عَلَی خَیرٍ»؛

«تو بر خیر و سعادت هستی».

و نظیر این روایت را حموینی از واثله روایت کرده است.

واحدی در اسباب‌ النّزول، احمد در مناقب و طبرانی از ابی‌ سعید خدری نقل کرده اند که آیه: ﴿إِنَّمَا یرِیدُ اللّٰهُ‏﴾ در حقّ پنج نفر نازل شد: رسول خدا، علی، فاطمه، حسن و حسین علیه السلام.

و نیز احمد از ام‌ سلمه روایت کرده که پیغمبر صلی الله علیه و آله در خانه او بود. فاطمه سلام الله علیها با دیگ سنگی که در آن خزیره بود بر آن حضرت وارد شد، پیغمبر در حالی‌ که روی کسایی نشسته بود فرمود: «شوهر و پسرانت را بخوان»، سپس علی و حسن و حسین علیهم السلام آمدند و نشستند و باهم از آن طعام خوردند. امّ‌ سلمه گفت: من در حجره نماز می‎خواندم خدا این آیه را نازل کرد:

﴿إِنَّمَا یرِیدُ اللّٰهُ لِیذْهِبَ‏ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً﴾

پس پیغمبر زیادتی کساء را گرفت و آنها را با آن پوشانید. سپس دستش را بیرون آورد و اشاره به آسمان کرد و گفت:

«اَللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَیتِی، وَخَاصَّتِی فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِیراً»؛

«خدایا اینان اهل‌ بیت و نزدیکان منند، پس از ایشان هر ناپاکی و آلودگی را دور گردان، و ایشان را کاملاً پاکیزه کن».

امّ‌سلمه گفت: من سر خود را از خانه داخل نموده و گفتم: من با شمایم یا رسول‌الله؟ فرمود:

«إِنَّک إِلَی خَیرٍ إِنَّک إِلَی خَیرٍ»؛

«تو رو به خیر هستی، تو رو به خیر هستی».

و نظیر این حدیث را واحدی نیز به سند خود از امّ‌ سلیم روایت کرده است.

این احادیث کثیر، بر عصمت حضرت سیدالشّهدا علیه السلام دلالت دارند و اینکه هر عمل و اقدام و نهضتی که بنماید مطابق صواب و حقیقت است. سیوطی در اکلیل به این آیه استدلال نموده و گفته است که همه اجماع اهل‌بیت علیهم السلام را حجت می‎دانند؛ زیرا خطا رجس است و رجس و پلیدی نیز از ایشان نفی شده است.

 

۳ـ آیه مباهله

﴿فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّٰهِ عَلَی الْکاذِبِینَ﴾.

ازجمله آیاتی که بر فضیلت و بلندی رتبه و مقام سیدالشهدا علیه السلام به‌اتّفاق مسلمانان گویا و ناطق است آیه مباهله است.

از مظاهر و دلائل قوّت ایمان پیغمبر به رسالتش داستان مباهله است، زیرا پیشنهاد مباهله از طرف آن حضرت اگر مومن به دعوت خود نبود، یک انتحار واقعی و دادن سند بطلان دعوت به دست دشمن بود چون حال از دو قسم بیرون نبود، یا نفرین نصارای نجران در حقّ آن جناب مستجاب می‎شد، و یا آنکه نه نفرین نصاری و نه نفرین پیغمبر صلی الله علیه و آله به آنها مستجاب می‎گشت؛ که در هر دو صورت بطلان ادّعای آن حضرت آشکار می‎گشت، و هیچ خردمندی که مدّعی نبوّت باشد، چنین پیشنهادی نداده و سند بطلان دعوای خود را به دست مردم نخواهد داد مگر آنکه صد در صد اطمینان به استجابت دعای خود و هلاکت دشمن داشته باشد، و پیغمبر اکرم چون یقین جزمی به صحّت رسالت و استجابت دعای خود و نابودی دشمن در صورت مباهله داشت با کمال شجاعت و صراحت پیشنهاد مباهله داد.

شرکت دادن علی و حسن و حسین و فاطمه زهرا سلام الله علیها در مباهله که به تعیین و امر خداوند بود نیز، دلیل بر این است که این چهار نور مقدّس که با پیغمبر در مباهله حاضر شدند، شایسته ترین و گرامی ترین خلق در نزد خدا، و عزیزترین همه در نزد پیغمبر خدا بوده اند.

آیه مباهله اعلان جلالت مقام، و تقرّب خاصّ آنها به خداوند متعال است. پس این فضیلت برای امام‌ حسین علیه السلام از فضایل بسیار بزرگی است که در چنین مراسم با اهمیت و تاریخی، همکار و همراه پیغمبر شود، و از میان تمام امّت از صغیر و کبیر و زن و مرد، او و پدر و مادر و برادرش را خدا انتخاب نماید.

جریان مباهله را مفسّرین بزرگ و محدّثین و مورّخین در کتاب‌های تفسیر و حدیث و تاریخ نقل کرده اند، و از اینکه مصادر و مدارک آن را نشان بدهیم بی نیازیم. اما در عین‌ حال چندین کتاب را نام می‎بریم تا هرکس خواست مراجعه نماید:

تفسیر طبری؛ تفسیر بیضاوی؛ تفسیر نیشابوری؛ الکشّاف زمخشری؛ الدّر المنثور سیوطی؛ اسباب‌ النزول واحدی؛ الاکلیل سیوطی؛ مصابیح‌ السنّه بغوی؛ سنن ترمذی و کتب دیگر.

 

برای مطالعه بخش های دیگر «همراهان محرم» می توانید بر روی لینک های زیر کلیک کنید:

همراه با محرم (بخش دوم: سیمای امام‌ حسین علیه السلام در احادیث پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم)

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.