حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

یکشنبه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۴ Sunday, 30 March , 2025 ساعت ×
ماه رمضان، ماه دعا
۰۲ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۸
ماه مبارک رمضان عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق – از سلسله نوشتارهای مرجع ولائی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره ـ شماره 17 ـ قسمت اول ـ ماه رمضان، ماه دعا
پ
پ

ماه مبارک رمضان عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق – از سلسله نوشتارهای مرجع ولائی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره – شماره 17 – قسمت اول – ماه رمضان، ماه دعا

﴿وَقَالَ رَبُّکُمْ اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُم إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ﴾؛

«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. درحقیقت، کسانی که از پرستش من کبر می ورزند به زودی خوار در دوزخ درمی آیند».

یکی از وظایف و برنامه هایی که روزه داران در ماه رمضان اجرا می نمایند، دعا و مناجات و طلب حوایج از خداوند قاضی الحاجات است.

خواندن دعا و طلب خیر کردن از خداوند در هر زمان، مستحب و توان بخش روان و از اسباب نشاط دل، انبساط خاطر و تجدید قوای فکری و روحی است.

«دعا» رافع غم و اندوه، غذای مقوّی روح، برطرف کننده ناراحتی ها، سبب خوش بینی و امّید به آینده و نجات از کابوس ناامیدی است.

دعا، خواندن پروردگار و یاری خواستن و حاجت طلبیدن از اوست که انسان فطرتاً از این نعمت بزرگ و رحمت واسعه الهی، بهره مند است.

بشر ـ هرچه هم قوی و نیرومند باشد ـ در شداید و سختی ها به وجود خدا ـ که برتر از همه و بی نیاز از همه و کارساز همه است ـ رومی آورد و به او پناهنده می شود و رفع سختی ها و بلاهایی را که به آن گرفتار شده را از او می طلبد. فطرتش او را به سوی خدا رهبری می نماید و غیر از خدا کارسازی نمی یابد:

﴿قُلْ أَرَأَیتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللّٰهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَه أَغَیرَ اللّٰهِ تَدْعُونَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ * بَلْ إِیاهُ تَدْعُونَ﴾؛

«بگو: به نظر شما، اگر عذاب خدا شما را در رسد یا رستاخیز شما را دریابد، اگر راست گویید، کسی غیر از خدا را می خوانید؟ [نه،] بلکه تنها او را می خوانید، و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور می گرداند، و آنچه را شریک [او] می گردانید فراموش می کنید».

 

اگر افتی بدام ابتلایی                       به جز او از که می جویی رهایی

 

انسان در پستی و بلندی های زندگی و حوادث روزگار و در برابر پیشامدهای سخت و ناگوار به مواردی می رسد که غیر از دعا هیچ گونه تکیه گاهی برای خود نمی یابد و فقط دعا می تواند ضعف و ناتوانی روحی او را جبران کند.

یکی از چیزهایی که هر بیمار و گرفتار به آن شایق و مایل است «دعا» است.

هر شخص بیمار و هر انسان مبتلا و ناراحت مایل است دوستی داشته باشد که دردهای خود را با او بگوید و او را از ناراحتی های خود آگاه ساخته، گرفتاری های خود را برایش شرح دهد و آنچه را بر سرش آمده یکایک برای او بازگو کند و به اصطلاح، «عقده گشایی» نماید.

علم روان شناسی این را یکی از راهکار های تخفیف آلام و سبک شدن اضطراب، نگرانی و ناراحتی روحی شناخته است.

اگر شخصی غصّه و اندوه خود را در دل نگاه داشته و پنهان کند و یا کسی را نیابد که غم دلش را آنچنان که هست به او بگوید، در آتش اضطراب و خیالاتِ غم افزا می سوزد و دنیای وسیع را بر خود تنگ و تاریک می بیند.

یکی از فواید دعا این است که مؤمن، با خدای مهربان و شنوا، رازها، غصّه ها و رنج ها و افسردگی هایش را در میان می گذارد و گرفتاری های خود را بی کتمان شرح می دهد؛ و از او چاره جویی می کند و می داند که خدا از هرکس به او نزدیک تر است؛ ناله و صدایش را می شنود و او را پاسخ می گوید.

بنده مؤمن، پس از دعا احساس می کند که آلام درونی اش تخفیف یافته و سنگینی بار اندوه و فشارهای روحی اش سبک تر شده است.

راستی اگر دعا نبود و اگر بندگان راه به دعا نمی بردند و ناچار بودند راز دل و غصّه های خود را بازگو نکنند، چقدر زندگی ناگوار و تلخ می شد و عقده های روحی، آنان را آزار می داد.

ما باید به خاطر وجود نعمت «دعا»، حمد خدا را به جا آوریم و این نعمت را عزیز و گرامی بداریم.

در دعای «ابو حمزه» است که:

«اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی أَدْعُوهُ فَیجِیبُنِی وَإِن ْکُنْتُ بَطِیئاً حِینَ یدْعُونِی»؛

«حمد برای آن خدایی است که او را می خوانم؛ پس مرا جواب می دهد، هرچند من در جواب او ـ وقتی مرا بخواند ـ کُند هستم».

و در همان دعا می خوانیم:

«اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی أَسْأَلُهُ فَیعْطِینِی وَإِنْ کُنْتُ بَخِیلاً حِینَ یسْتَقْرِضُنِی»؛

«حمد، مخصوص خدایی است که از او می خواهم، پس مرا عطا می کند؛ هرچند وقتی از من وام بخواهد بخل می ورزم».

 

و در فرازهای دیگری از این دعای زیبا می خوانیم:

 

«اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی اُنَادِیهِ کُلَّمَا شِئْتُ لِحَاجَتِی وَأَخْلُو بِهِ حَیثُ شِئْتُ لِسِرِّی بِغَیرِ شَفِیعٍ فَیقْضِی لِی حَاجَتِی»؛

«سپاس مر خدای را که هر زمان بخواهم برای نیازم او را ندا می کنم و برای رازگفتن با او خلوت می نمایم؛ بدون اینکه شفیعی داشته باشم، پس حاجتم را برمی آورد».

«اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی أَدْعُوهُ وَلَا أَدْعُو غَیرَهُ وَلَو دَعَوْتُ غَیرَهُ لَمْ یسْتَجِبْ لِی دعائِی»؛

«سپاس از آن خدایی است که او را می خوانم و غیر او را نمی خوانم و اگر غیر او را بخوانم، دعایم را مستجاب نمی کند».

 

دعا، همّت را بلند، اراده و تصمیم را استوار، و انسان را در برابر حوادث بزرگ و مصائب جانکاه مجهّز و بیمه می سازد.

حضرت سیدالشّهدا (علیه السلام) در آغاز روز عاشورا ـ که می بایست به استقبال آن همه بلا و مصیبت برود و آن شداید و سختی ها هرکدامش برای اینکه تهمتنان جهان را از پای درآورد و به خاک ذلّت و تسلیم بنشاند، کافی بود ـ روی به درگاه خدا آورد، و با این جمله های پرمعنا خدا را خواند و از او تأیید و قوّت خواست و در آن میدان شداید و نوائب، سرمویی از صراط مستقیم منحرف نشد و لحظه ای از هدف و مقصد عالی خود دیده برنداشت و فرمود:

«اَللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی کُلِّ کَرْبٍ وَأَنْتَ رَجَائِی فِی کُلِّ شِدَّه وَأَنْتَ لِی فِی کُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِی ثِقَه وَعُدَّه، کَمْ مِنْ هَمٍّ یضْعُفُ فِیهِ الْفُؤَادُ وَتَقِلُّ فِیهِ الْحِیلَه وَیخْذُلُ فِیهِ الصَّدِیقُ وَیشْمُتُ فِیهِ الْعَدُوُّ. أَنْزَلْتُهُ بِکَ وَشَکَوْتُهُ إِلَیکَ رَغْبَه مِنِّی إِلَیکَ عَمَّنْ سِوَاکَ فَفَرَّجْتَهُ عَنِّی وَکَشَفْتَهُ، فَأَنْتَ وَلِی کُلِّ نِعْمَه وَصَاحِبُ کُلِّ حَسَنَه وَمُنْتَهَی کُلِّ رَغْبَه».

در جمله های روح بخش این دعا دقّت کنید تا دریابید سلاحی که حسین (علیه السلام) به آن مسلح بود، سلاحی بود که اگر تمام دنیا، سپاه و لشکر می شد و با سپاه کوفه هم دست می شدند، نمی توانستند حسینِ حقیقت و فضیلت را بشکنند و شهامت و شجاعت و استقامت او را متزلزل سازند و او را از مقصد و هدفی که دارد به جای دیگر و نقطه دیگری متوجّه نمایند.

آری، خدا پشتیبان، مددکار و امید و مقصد و منتهای حسین (علیه السلام) بود، که توانست از آن میدان بلا، شرافتمندانه و سربلند بیرون آید و ذلیل و زبون و تسلیم کفّار نگردد؛ و دین خدا را با بذل جان خود و جوانان و یارانش یاری نماید.

دعا، وسیله تهذیب باطن و نشان از شعور دعاکننده به فقر و نیازش به خدا و باعث رسوخ صفت تواضع و فروتنی و افتادگی و پرهیز از تکبّر و گردنکشی است.

همه باید دعا کنند

بشر در حال شدّت و سختی بیشتر به خدا روی می آورد؛ و «یا الله»، «یا رحمن»، «یا شافی»، «یا کافی» و «یا رازق» می گوید؛ ولی به هنگام ناز و نعمت، خدا را فراموش کرده، باد غرور و تکبّر در سینه اش می افتد و خود را ضعیف و محتاج نمی شمرد و مغرورانه از اوامر الهی سرپیچی می کند؛ با اندک مال و عزّت، تندرستی، جاه و مقام، قدرت و قوّت جوانی چنان فریفته می شود که کسی را نمی بیند و به اصطلاح، خود را گم می کند، روی زمین متکبّرانه راه می رود؛ و مانند آن که جهان را به اختیار او داده باشند، دیگران را بنده و ناچیز شمرده و به خود می بالد و خود را می آراید؛ به بندگان خدا به نظر حقارت نگاه می کند و از خدا اعراض نموده و مصداق این آیه کریمه می شود که:

 

﴿وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَىٰ بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دعاءٍ عَرِیضٍ﴾؛

«و چون انسان را نعمت بخشیم، روی برتابد و خود را کنار کشد، و چون آسیبی به او رسد دست به دعای فراوان بردارد»

 

برای این دسته از مردم دعا و اظهار فقر و حاجت در درگاه حق و آن دسته گرفتار و مبتلا، لازم تر است. آن دسته گرفتار و مبتلا چندان نیازی به آموزش دعا ندارند و همان ابتلایی که دارند، آنان را به سوی دعا می برد.

امّا این دسته برخوردار و متنعّم را باید به دعا دعوت کرد و به آنها گوشزد کرد تا همواره خدا را بخوانند و شکر او را به جا آورند؛ تا متواضع و فروتن شده، از ادعاهای خود بکاهند و از خلق خدا فاصله نگیرند؛ و به پلیدی، کبر و گردنکشی آلوده نشوند.

ازاین جهت دعا یک برنامه عمومی و همگانی است. هر فرد به اندازه استعداد و لیاقت خود، از آن بهره مند می شود و حتّی پیغمبران و اولیای دین نیز از آن منتفع شده و بیش از دیگران در دعاکردن و طلب حوایج از خداوند اهتمام داشته اند.

 

مطالب مرتبط را از لینک های زیر پیگیری نمایید:

روزه مدرسه عالی اجتماعی

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.