حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

جمعه, ۱۵ تیر , ۱۴۰۳ Friday, 5 July , 2024 ساعت ×
مسائل متفرقه اجاره
۰۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۰
مسائل متفرقه اجاره در توضیح المسائل حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره
پ
پ

مسائل متفرقه اجاره

مسأله 2201. مالی را که مستأجر بابت اجاره می‎دهد باید معلوم باشد. پس اگر از چیزهایی است که مثل گندم با وزن معامله می‎کنند، باید وزن آن معلوم باشد، و اگر از چیزهایی است که مثل تخم‌مرغ با شماره معامله می‎کنند، باید شماره آن معین باشد، و اگر مثل اسب و گوسفند است، باید اجاره‌دهنده آن را ببیند، یا مستأجر خصوصیات آن را به او بگوید.

مسأله 2202. اگر زمینی را برای زراعت جو، یا گندم اجاره دهد و مال الاجاره را جو، یا گندم همان زمین قرار دهد، اجاره صحیح نیست.

مسأله 2203. کسی که چیزی را اجاره داده، تا آن چیز را تحویل ندهد، حق ندارد اجاره آن را مطالبه کند، و نیز اگر برای انجام عملی اجیر شده باشد، پیش از انجام عمل حق مطالبه اجرت ندارد مگر آن که شرط کرده باشد یا معمول باشد که قبل از عمل اجرت را بدهند.

مسأله 2204. هرگاه چیزی را که اجاره داده تحویل دهد، اگر چه مستأجر تحویل نگیرد یا تحویل بگیرد و تا آخر مدت اجاره از آن استفاده نکند، باید مال الاجاره آن را بدهد.

مسأله 2205. اگر انسان اجیر شود که در روز معینی کاری را انجام دهد و در آن روز برای انجام آن کار حاضر شود، کسی که او را اجیر کرده اگر چه در آن کار به او مراجعه نکند، باید اجرت او را بدهد، مثلاً اگر خیاطی را در روز معینی برای دوختن لباسی اجیر نماید و خیاط در آن روز آماده کار باشد، اگر چه پارچه را به او ندهد که بدوزد، باید اجرتش را بدهد؛ چه خیاط بیکار باشد، چه برای خودش یا دیگری کار کند.

مسأله 2206. اگر بعد از تمام‌شدن مدت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، مستأجر باید مال الاجاره «اجاره بها» را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد، مثلاً اگر خانه‎ای را یک ساله به صد تومان اجاره کند، بعد بفهمد اجاره باطل بوده، چنان‌چه اجاره آن خانه معمولاً پنجاه تومان است، باید پنجاه تومان را بدهد، و اگر دویست تومان است، باید دویست تومان را بپردازد، و نیز اگر بعد از گذشتن مقداری از مدت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، باید اجاره آن مدت را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد.

مسأله 2207. اگر چیزی را که اجاره کرده از بین برود، چنان‌چه در نگهداری آن کوتاهی نکرده و در استفاده‌بردن از آن هم زیاده‌روی ننموده ضامن نیست، و نیز اگر مثلاً پارچه‎ای راکه به خیاط داده از بین برود، در صورتی که خیاط بر خلاف دستور او عمل نکرده و در نگهداری آن هم کوتاهی نکرده باشد، نباید عوض آن را بدهد.

مسأله 2208. هر گاه صنعت‎گر چیزی را که گرفته ضایع کند، ضامن است.

مسأله 2209. اگر قصاب سر حیوانی را ببرد و آن را حرام کند؛ چه مزد گرفته باشد و چه مجانی سر بریده باشد، باید قیمت آن را به صاحبش بدهد.

مسأله 2210. اگر حیوانی را اجاره کند و معین نماید که چقدر بار بر آن بگذارد، چنان‌چه بیشتر از آن مقدار بار کند و آن حیوان بمیرد یا معیوب شود ضامن است، و نیز اگر مقدار بار را معین نکرده باشد و بیشتر از معمول بار کند و حیوان تلف شود یا معیوب گردد، ضامن می‎باشد، و در هر دو صورت، اجرت زیادی بار را بر حسب معمول نیز باید بدهد.

مسأله 2211. اگر حیوانی را برای بردن بار شکستنی اجاره دهد، چنان‌چه آن حیوان بلغزد یا رم کند و بار را بشکند، صاحب حیوان ضامن نیست، ولی اگر به واسطه‌ زدن و مانند آن کاری کند که حیوان زمین بخورد و بار را بشکند، ضامن است.

مسأله 2212. اگر کسی بچه‎ای را ختنه کند و ضرری به آن بچه برسد یا بمیرد، چنان‌چه بیشتر از معمول بریده باشد ضامن است، و اگر بیشتر از معمول نبریده باشد اگر فقط به او رجوع شده باشد ضامن نیست، و اما اگر تشخیص ضرر داشتن یا ضرر نداشتن را هم به عهده او گذاشته باشد، جراح ضامن است.

مسأله 2213. اگر دکتر به دست خود به مریض دوا بدهد، یا درد و دوای مریض را به او بگوید و مریض دوا را بخورد، چنان‌چه در معالجه خطا کند و به مریض ضرری برسد یا بمیرد، دکتر ضامن است، ولی اگر فقط بگوید: فلان دوا برای فلان مرض فایده دارد؛ و به واسطه خوردن دوا ضرری به مریض برسد یا بمیرد، دکتر ضامن نیست.

مسأله 2214. هرگاه دکتر به مریض یا ولی او بگوید: که اگر ضرری به مریض برسد ضامن نباشد؛ در صورتی که دقت و احتیاط خود را بکند و به مریض ضرری برسد یا بمیرد، دکتر ضامن نیست.

مسأله 2215. مستأجر و کسی که چیزی را اجاره داده، با رضایت یکدیگر می‎توانند معامله را به هم بزنند، و نیز اگر در اجاره شرط کنند که هر دو یا یکی از آنان حق به هم‌زدن معامله را داشته باشند، می‎توانند مطابق قرار داد، اجاره را به هم بزنند.

مسأله 2216. اگر اجاره‌دهنده یا مستأجر بفهمد که مغبون شده است، چنانچه در موقع خواندن صیغه ملتفت نباشد که مغبون است، می‎تواند اجاره را به هم بزند، ولی اگر در صیغه اجاره شرط کنند که اگر مغبون هم باشند حق به هم‌زدن معامله را نداشته باشند، نمی‎توانند اجاره را به هم بزنند.

مسأله 2217. اگر چیزی را اجاره دهد و پیش از آن که تحویل دهد کسی آن را غصب نماید، مستأجر می‎تواند اجاره را به هم بزند، و چیزی را که به اجاره‌دهنده داده، پس بگیرد یا اجاره را به هم نزند و اجاره مدتی را که در تصرف غاصب بوده به میزان معمول از او بگیرد. پس اگر حیوانی را یک ماهه به ده تومان اجاره نماید و کسی آن را ده روز غصب کند و اجاره معمولی ده روز آن پانزده تومان باشد، می‎تواند پانزده تومان را از غاصب بگیرد.

مسأله 2218. اگر چیزی را که اجاره کرده تحویل بگیرد، و بعد دیگری آن را غصب کند، نمی‎تواند اجاره را به هم بزند، و فقط حق دارد کرایه آن چیز را به مقدار معمول از غاصب بگیرد.

مسأله 2219. اگر پیش از آن که اجاره تمام شود، ملک را به مستأجر بفروشد، اجاره باطل نمی‎شود، و مستأجر باید مال الاجاره را بدهد؛ هم‌چنین اگر آن را به دیگری بفروشد، اجاره به هم نمی‎خورد.

مسأله 2220. اگر پیش از ابتدای مدت اجاره، ملک به طوری خراب شود که هیچ قابل استفاده نباشد، یا قابل استفاده‎ای که شرط کرده‎اند نباشد، اجاره باطل می‎شود و پولی که مستأجر به صاحب ملک داده به او برمی‎گردد. بلکه اگر طوری باشد که بتواند استفاده مختصری هم از آن ببرد، می‎تواند اجاره را به هم بزند.

مسأله 2221. اگر ملکی را اجاره کند و بعد از گذشتن مقداری از مدت اجاره به طوری خراب شود که هیچ قابل استفاده نباشد یا قابل استفاده‎ای که شرط کرده‎اند نباشد، اجاره مدتی که باقی مانده باطل می‎شود، و اگر استفاده مختصری هم بتواند از آن ببرد، می‎تواند اجاره مدت باقی‌مانده را به هم بزند.

مسأله 2222. اگر خانه‎ای را که مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد، و یک اطاق آن خراب شود، اگر هر یک از اطاق‎ها جزء اجاره باشد اجاره نسبت به اطاقی که خراب شده باطل می‎شود اگرچه فوراً آن را بسازد، و مستأجر می‎تواند اجاره باقی‌مانده را به هم بزند.

مسأله 2223. اگر اجاره‌دهنده یا مستأجر بمیرد، اجاره باطل نمی‎شود، ولی اگر خانه مال اجاره‌دهنده نباشد، مثلاً دیگری وصیت کرده باشد که تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد، چنان‌چه آن خانه را اجاره دهد و پیش از تمام‌شدن مدت اجاره بمیرد، از وقتی که مرده اجاره باطل است.

مسأله 2224. اگر صاحب کار بنا را وکیل کند که برای او عمله بگیرد، چنان‌چه بنا کمتر از مقداری که از صاحب کار می‎گیرد به عمله بدهد، زیادی آن بر او حرام است، و باید آن را به صاحب کار بدهد، و نیز اگر اجیر شود که ساختمان را تمام کند و برای خود اختیار بگذارد که خودش بسازد یا به دیگری بدهد، در صورتی که کمتر از مقداری که اجیر شده به دیگری بدهد، زیادی آن برای او حرام می‎باشد، مگر آن‌که مقداری خودش کار کرده باشد و باقی‎مانده را به کمتر از آن مقدار بدهد.

مسأله 2225. اگر رنگرز قرار بگذارد که مثلاً پارچه را با نیل رنگ کند، چنان‌چه با رنگ دیگری رنگ نماید، حق ندارد چیزی بگیرد.

 

برای بازگشت به صفحه رساله بر روی لینک زیر کلیک نمایید:

رساله توضیح المسائل حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (قدس سره)

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.