حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

جمعه, ۱۵ تیر , ۱۴۰۳ Friday, 5 July , 2024 ساعت ×
مصرف زکات
۰۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰:۲۴
مصرف زکات در توضیح المسائل حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره
پ
پ

مصرف زکات‏

مسأله 1933. انسان می تواند زکات را در هشت مورد مصرف کند:

اول: فقیر، و آن کسى است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد، و کسى که‏ صنعت یا ملک یا سرمایه ‏اى دارد که می تواند مخارج سال خود را از منافع آن بگذراند فقیر نیست.

دوم: مسکین، و آن کسى است که از فقیر سخت‏تر میگذراند.

سوم: کسى که از طرف امام علیه‏ السلام یا نایب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهدارى نماید و به حساب آن رسیدگى کند، و آن را به امام علیه‏ السلام یا نایب امام یا فقرا برساند.

چهارم: کفارى که اگر زکات به آنان بدهند به دین اسلام مایل می شوند، یا در جنگ به مسلمانان کمک می کنند ولى بعید نیست که اعطاء و دادن این قسم مخصوص به امام علیه‏ السلام باشد.

پنجم: خریدارى بنده براى آزادکردن.

ششم: بدهکارى که نمی تواند قرض خود را بدهد.

هفتم‏- سبیل الله، یعنى هر کار خیر و عمل نیکى که از شارع مقدس نسبت به آن تشویق شده باشد، مثل ساختن مدرسه علوم دینیه و پل و منزلگاه براى مسافرین و زوار و مسجد و دارالایتام و تعظیم شعائر و طبع کتب دینى و نشر معارف اسلامى و هر کارى که موجب تقرب به خداوند متعال و اعلاى کلمه اسلام باشد.

هشتم: ابن السبیل، یعنى مسافرى که در سفر درمانده شده و احکام این‏ها در مسائل آینده گفته خواهد شد.

مسأله 1934. جایز است در یک دفعه مقدارى زکات به فقیر بدهند که غنى شود، ولى اگر به مقدار مخارج یک سال گرفت بعد نمی تواند، تا به قدر مخارج سال دارد بگیرد.

مسأله 1935. کسى که مخارج سالش را داشته، اگر مقدارى از آن را مصرف کند و بعد شک کند که آنچه باقى مانده به اندازه مخارج سال او هست یا نه، نمی تواند زکات بگیرد.

مسأله 1936. صنعت‏گر یا مالک یا تاجرى که درآمد او از مخارج سالش کمتر است، می تواند براى کسرى مخارجش زکات بگیرد، و لازم نیست ابزار کار، یا ملک یا سرمایه خود را به مصرف مخارج برساند.

مسأله 1937. فقیرى که خرج سال خود و عیالاتش را ندارد، اگر خانه‏ اى دارد که ملک او است و در آن نشسته، یا مال سوارى دارد، چنان‏چه بدون این‏ها نتواند زندگى کند، اگر چه براى حفظ آبرویش باشد، می تواند زکات بگیرد، و هم‏چنین است اثاث خانه و ظرف و لباس تابستانى و زمستانى و چیزهایى که به آن‏ها احتیاج دارد و فقیرى که این‏ها را ندارد، اگر به این‏ها احتیاج داشته باشد، می تواند از زکات خریدارى نماید.

مسأله 1938. فقیرى که یاد گرفتن صنعت براى او مشکل نیست، بنابر احتیاط واجب باید یاد بگیرد، و با گرفتن زکات زندگى نکند، ولى مادامى که از تحصیل مخارج عاجز است، می تواند زکات بگیرد.

مسأله 1939. به کسى که قبلًا فقیر بوده و می گوید: فقیرم، اگر چه انسان از گفته او اطمینان پیدا نکند، می شود زکات داد.

مسأله 1940. کسى که می گوید فقیرم و قبلاً فقیر نبوده یا معلوم نیست فقیر بوده یا نه، چنان‏چه از گفته او اطمینان پیدا نشود، احتیاط واجب آن است که به او زکات ندهند.

مسأله 1941. کسى که باید زکات بدهد، اگر از فقیرى طلبکار باشد، می تواند طلبى را که از او دارد، بابت زکات حساب کند.

مسأله 1942. اگر فقیر بمیرد و مال او به اندازه قرضش نباشد، انسان می تواند طلبى را که از او دارد بابت زکات حساب کند، ولى اگر مال او به اندازه قرضش باشد و ورثه قرض او را ندهند، یا به جهت دیگر، انسان نتواند طلب خود را بگیرد، بنابر احتیاط واجب نباید طلبى را که از او دارد، بابت زکات حساب کند.

مسأله 1943. چیزى را که انسان بابت زکات به فقیر می دهد، لازم نیست به او بگوید که زکات است، بلکه اگر فقیر خجالت بکشد، مستحب است به اسم پیشکش بدهد ولى باید قصد زکات نماید.

مسأله 1944. اگر به خیال این که کسى فقیر است به او زکات بدهد و بعد بفهمد فقیر نبوده، یا از روى ندانستن مسأله به کسى که می داند فقیر نیست زکات بدهد؛ چنان‏چه چیزى را که به او داده باقى باشد، باید از او بگیرد و به مستحق بدهد؛ و اگر از بین رفته باشد، پس اگر کسى که آن چیز را گرفته میدانسته زکات است، انسان باید عوض آن را از او بگیرد و به مستحق بدهد، و اگر نمیدانسته زکات است، نمی تواند چیزى از او بگیرد، و باید از مال خودش زکات را به مستحق بدهد.

مسأله 1945. کسى که بدهکار است و نمی تواند بدهى خود را بدهد، اگر چه مخارج‏ سال خود را داشته باشد، می تواند براى دادن قرض خود از سهم بدهکاران زکات بگیرد، ولى باید مالى را که قرض کرده در معصیت خرج نکرده باشد، یا اگر در معصیت خرج کرده، از آن معصیت توبه کرده باشد. بلى، از سهم فقرا می تواند زکات بگیرد اگر چه از آن معصیت توبه نکرده باشد.

مسأله 1946. اگر به کسى که بدهکار است و نمی تواند بدهى خود را بدهد از سهم بدهکاران زکات بدهد، و بعد بفهمد قرض را در معصیت مصرف کرده، چنان‏چه آن بدهکار فقیر باشد، می تواند آنچه را به او داده بابت زکات حساب کند، ولى احتیاط واجب آن است که اگر از آن معصیت توبه نکرده، چیزى را که به او داده بابت زکات حساب نکند.

مسأله 1947. کسى که بدهکار است و نمی تواند بدهى خود را بدهد، اگر چه فقیر نباشد، انسان می تواند طلبى را که از او دارد، بابت زکات حساب کند.

مسأله 1948. مسافرى که خرجى او تمام شده، یا مرکبش از کار افتاده، چنان‏چه سفر او سفر معصیت نباشد و خود او هم در معصیت نباشد و نتواند با قرض‏ کردن یا فروختن چیزى خود را به مقصد برساند، اگر چه در وطن خود فقیر نباشد، می تواند زکات بگیرد، ولى اگر بتواند در جاى دیگر با قرض‏ کردن یا فروختن چیزى مخارج سفر خود را فراهم کند، فقط به مقدارى که به آنجا برسد، می تواند زکات بگیرد.

مسأله 1949. مسافرى که در سفر درمانده شده و زکات گرفته بعد از آن که به وطنش رسید، اگر چیزى از زکات زیاد آمده باشد، باید بنابر احتیاط لازم آن را به حاکم شرع بدهد، و بگوید که آن چیز زکات است.

 

برای بازگشت به صفحه رساله بر روی لینک زیر کلیک نمایید:

رساله توضیح المسائل حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (قدس سره)

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.