نزاع در وقف
سوال: افردی که با هماهنگی حاکم شرع (اداره اوقاف و امور خیریه جمهوری اسلامی ایران) و موقوف علیهم حکم تولیت ایشان صادر شود، آیا متولی شرعی هستند یا خیر؟
جواب: اگر بین موقوف علیهم اختلاف و تشاحّی نباشد و موقوفه متولی نداشته باشد هر ترتیبی که موقوف علیهم بدهند جایز است و مجتهد جامع الشرایط هم نمی تواند آن را رد کند و در صورت تشاح و اختلاف باید برای رفع اختلاف به فقیه جامع الشرایط رجوع نمایند.
سوال: زمین موقوفه ای را از طرف شهرداری جهت پارک در نظر گرفته اند و اداره اوقاف هم اگر دخالت کند نه اجاره لازم را می پردازد و نه نظر واقف را عملی می کند. صاحبان و متولیان وقف، آیا مجازند زمین وقف را برای جلوگیری از تلف شدن به شهرداری بفروشند و در جای دیگر زمین بخرند و به نظر واقف عمل کنند یا خیر؟
جواب: در صورتی که ممکن باشد موقوفه را حفظ کنند و اگر احیاناً شهرداری متصرف شد و مبلغی را به عنوان قیمت زمین داد مراجعه به حاکم شرع نماید تا دستور شرعی آن را صادر کند. والله العالم.
سوال: آیا شرعاً جایز است به بهانه اصلاحات ارضی وقف را باطل نمایند؟
جواب: ابطال سند وقف به استناد قوانین غیر مشروعه جایز نیست. والله العالم.
سوال: برخی از اشخاص متصرف در املاک موقوفه بدون موافقت متولی شرعی موقوفه، اقدام به ساخت و ساز و سرمایه گذاری بر روی املاک موقوفه نموده اند، اکنون که متولی شرعی به استرداد حقوق وقف اقدام نموده، متصرفین موصوف بدون داشتن رابطه استیجاری به استناد این که چندین سال است املاک وقف را در اختیار دارند از واگذاری املاک موقوفه به متولی خود داری و مدعی دریافت هزینه های انجام داده و خسارت وارده به خود می باشند. در حالی که اصل تصرف و انجام عملیات موصوف به جهت این که بدون اجازه و رضایت متولی انجام یافته ظاهراً عاری از وجاهت شرعی به نظر میرسد. مستدعی است تکلیف شرعی و الهی هر یک از طرفین (متولی و متصرف) را در فرض مرقوم بیان فرمایید؟
جواب: در فرض سوال، که بدون اجازه متولی شرعی اقدام به هزینه نموده اند و تصرفات آن ها مشروع نبوده بابت هزینه های مربوطه حق مطالبه چیزی را ندارند فقط اعیانی را که در آنجا صرف کرده اند مثل در و آهن و آجر و غیره می توانند ببرند ولی حق ابقا ندارند و اجرهالمثل مدت تصرف را ضامن اند و اگر ضرری به زمین وارد کرده اند باید جبران کنند. والله العالم.
سوال: به استحضار میرساند از سالیان قبل مغازه های وقفی بدون دریافت هیچ گونه سرقفلی به صورت اجاره توسط متولیان قبل به افراد واگذار گردیده. اینک که متولی موقوفه قصد تخریب و بازسازی مجدد املاک موصوف را دارد مستأجرین مزبور مدعی دریافت حق کسب و پیشه و یا سرقفلی مغازه از متولی وقف می باشند. مستدعی است اعلام فرمایید شرعاً پرداخت و دریافت وجه مورد درخواست در این رابطه برای طرفین چه حکمی دارد؟ فرضاً چنانچه وجهی به مستأجرین قبلی به عنوان سرقفلی پرداخته باشند، آیا موقوفه هنگام تخلیه ملک خود مدیون به پرداخت آن به مستأجر فعلی می باشند یا خیر؟
جواب: در هر دو فرض، متولی ملزم به پرداخت وجهی در این خصوص نیست و دریافت وجه از او برای رفع ید از موقوفه مشروع نیست. والله العالم.
سوال: شخصی در زمان حیاتش زمینی را برای هیئت ابا عبد الله الحسین علیه السلام وقف نموده و کراراً اعلام داشته تا همگان نیز بدانند و عده ای از مومنین و موثقین آن را شنیده و گواهی می کنند، در حالی که ورثه پس از فوت واقف انکار وقفیت ملک مزبور را نموده و اصرار دارند که هر کدام سهم الارث خود را از این ملک ببرند ضمناً از ملک مزبور حدود 10 سال به منظور عزا داری حضرات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بهره برداری شده و واقف نیز مسئولیت و مدیریت هیئت را عهده دار بوده است حکم مسأله را بیان فرمایید.
جواب: در فرض سوال، چنانچه از شهادت موثقین، اطمینان به وقفیت ملک مزبور حاصل شود ورثه حقی ندارند. والله العالم.
سوال: اینجانب منزل مسکونی داشتم و چند سال قبل وقف عزاداری امام حسین علیه السلام نمودم به نام زینبیه که مدت چند سال است که روضه خوانی مردانه و زنانه در آنجا برگزار میگردد، آیا ورثه ام از آن منزل موقوفه ملکی ام به عنوان میراث سهم می برند یا نه؟
جواب: در فرض سوال که خانه وقف شده و از آن در جهت وقف استفاده شده، ورثه حقی در آن ندارند. والله العالم.
سوال: اینجانب کارمند بازنشسته، منزلی را از طریق پدرم به ارث بردم و سکونت دارم که دو دانگ آن را مادر پدرم وقف نموده اند و چهار دانگ دیگرش ملکی است و در ابتداء تأسیس اداره ثبت اسناد در موقعی که خواستم ملک مزبور را به ثبت برسانم اداره مزبور حاضر به ثبت ملک بر اساس دو دانگ وقف و چهار دانگ ملک نشد.
لذا این جانب یک دانگ از ملک خود را به دو دانگ موقوفه بدون تنظیم وقفنامه ای اضافه نمودم تا اداره ثبت حاضر شد ملک را به نحو سه دانگ وقف و سه دانگ ملک به ثبت برساند از تاریخ ثبت، سه دانگ موقوفه را به اداره اوقاف اجاره می پردازم ولی اکنون ساختمان ملک به علت فرسودگی بنا در حال خراب شدن هست و اداره اوقاف هم حاضر به تعمیرات کلی به علت مشاع بودن نیست از طرفی میخواهم سهم خودم را (سه دانگ) بفروشم خریداران به علت مشاع بودن با موقوفه حاضر به خرید نمی شوند برای حل مشکل تقاضای راه حل شرعی دارم. مسأله دیگر این که این جانب به فرزند انم اعتماد ندارم که بعد از فوتم به وقف عمل کنند لذا میخواهم در زمان حیاتم وسایل موقوفه را از قبیل سماور بزرگ و قوری شکسته و سالم و استکان و نعلبکی و منقل و غیره را در اختیار یکی از مساجد قرار دهم که احتمالاً بعد از فوتم از بین نرفته و در این زمینه مسئول نباشم.
جواب: در مورد سوال اول اگر خانه مشترک با وقف قابل افراز است که با جدا کردن سهم هر یک از مالک، و وقف مورد استفاده و انتفاع است؛ شما می توانید تقاضای افراز سهم خود را بنمایید و الا ممکن است سهم وقف را اجاره نمایید و با مال الاجاره آن تعمیرات لازم را در آن بنمایید یا این که شخصی که سهم شما را خریداری می کند سهم وقف را اجاره نماید که در هرحال در مورد وقف هر تصمیمی که گرفته می شود اگر متولی منصوص دارد باید از طرف متولی با ملاحظه مصلحت و غبطه وقف اتخاذ شود و اگر مجهول التولیه است با مراجعه به مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او مشکل طبق مصلحت وقف و حفظ حق شرعی شما حل شود.
و اما در مورد سوال دوم چنانچه اثاث مذکور برای روضه خوانی و مورد خاص دیگر وقف شده باشد و شما متولی شرعی آن باشید قرار دادن آن در مسجد جایز نیست همین مقدار که به طور متعارف از آن ها نگهداری نمایید و به ورثه و کسان خود هم اعلام کنید کافی است. والله العالم.
سوال: یک دستگاه اکو خریداری شده به مبلغ یک صد و هفتاد هزار تومان برای هیئت عزا داران حضرت ابوالفضل علیه السلام که از این مبلغ سی هزار تومان را یک نفر داده که در روز عاشورا هیئت را به هم زده و اکو را به تعزیه برده، مرقوم بفرمایید که تکلیف وقف کنندگان چیست؟
جواب: در مورد سوال دستگاه (اِکو) خریداری شده برای هر جهتی که وقف شده باید در آن جهت مورد استفاده قرار گیرد و استفاده از آن در غیر جهت وقف جایز نیست. والله العالم.
سوال: شخصی دو دانگ مفروز از هشت دانگ ملک دیگران را تصرف و به نام خود به ثبت رسمی می رساند. مالکین اصلی در وقت مقرر نسبت به این ثبت اعتراض قانونی نموده و در سال 1325 داد خواست و شکایتی را نسبت به ثبت ملک غیر و خلع ید از آن شخص تسلیم مراجع قضایی می نمایند. در حالی که این دعوا مراحل قانونی خود را میگذرانده شخص متصرف در سال 1331 طی یک اقرار نامه دو دانگ فوق را وقف می نماید. بعد از آن با ثبوت عدم مالکیت واقف سرانجام در سال 1335 طرفین در دفتر اسناد رسمی مصالحه نموده و رقباتی از جانب مالکین شرعی و قانونی از بابت خرج به شخص واقف صلح میگردد و پس از فوت وی نیز در تصرف مالکانه ورثه قرار میگیرد و هیچ گاه عمل به وقف صورت نمی پذیرد. سوال این است: با توجه به این که هنگام وقف، واقف مالکیتی نداشته و مالکیت وی پس از عقد وقف از طرف مالکین شرعی و قانونی تحقق یافته، آیا وقف شرعاً و قانوناً محقق گردیده است یا خیر؟
جواب: چنانچه واقف در حین وقف مالک رقبه مورد وقف نبوده، وقف باطل است و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیه لازم است. والله العالم.
سوال: کل شش دانگ قریه سوهان، از بلوک طالقان در سنه 914 هـ ق وقف خاص گردیده بر قاضی امیر نجم الدین محمود طالقانی و اولاد ذکور سادات آن قریه نسلاً بعد نسل که علمای دوره صفویه همچون مرحوم شیخ بهایی، میرداماد، و قاضی جهان صحت وقفیت آن را تأیید نموده اند، سالیان سال به وقف عمل شده و موقوف علیهم اجاره از مستأجرین میگرفتند که اجاره نامه های موجود گواه این است. با توجه به تمامی مدارک بعضاً مستأجرین مطالبی را ابراز می دارند. از جمله وقف بر اولاد ذکور سادات را بر مقاصد نا مشروع بیان داشته اند. آیه هفتم سوره مبارکه نساء را تفسیر به رد وقف نموده است. مستدعی است با توجه به مدارک موجود و اشکال تراشی بعضی که ذکر شد فتوای مبارک را مرقوم فرمایید.
جواب: وقف بر اولاد ذکور خواه اولاد ذکور خود واقف باشند یا اولاد ذکور دیگری جایز و صحیح است و اگر موقوف علیهم سادات عظام باشند اکرام و احسان و احترام ذریه طیبه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است و از افضل صدقات جاریه و خیرات و مبرات است وآیه کریمه سوره مبارکه نساء (آیه هفتم) للرجال نصیب مما ترک الوالدان والاقربون و للنساء نصیب مما ترک الوالدان والاقربون) مربوط به وقف نیست و بر حسب بعض تفاسیر به رد و لغو عرف عصر جاهلیت که زنان را از ارث محروم می دانستند مربوط است و نظر به اثبات ارث برای بانوان دارد. والله العالم.
سوال: زمینی را وقف نموده که منافع آن از کسی باشد، که در قمرود متصدی غسل اموات است و فعلاً هم زمین مزبور در دست آن کس است که میت را غسل می دهد. شخص غسال در زمین وقف درخت های مثمر و غیر مثمر غرس نموده و فعلاً درخت های غیر مثمر آن که معروف به چنار و سفیده هست جهت سقف پوشی قابل استفاده است. آیا شخص غسال می تواند درخت های مرقوم را بریده و به مصرف زندگی خود برساند.
جواب: در مورد سوال غسال می تواند آن درخت ها را بریده و به مصرف برساند. والله العالم.
ثبت دیدگاه