کلام ناب
همراه با ماه شعبان ماه امید و انتظار- (شماره 2) قوت نورانیت ولایت امام عصر (عج) همراه با ماه شعبان ماه امید و انتظار- (شماره ۱) شوق دیدار نوشتاری بمناسبت عید بزرگ مبعث یادداشتی به مناسبت سالروز رحلت حضرت زینب کبری سلام الله علیها نوشتاری بمناسبت ولادت با سعادت حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیهما السلام پیشوای جود و سخاوت نوشتاری از آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره بمناسبت ایام فاطمیه شیخ الفقهاء اسوه منتظران
آیا آیه شریفه «لِیغْفِرَ لَک اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِک وَمَا تَأَخَّرَ» با عصمت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم منافات ندارد؟
آیا در انجام کارها مستغنى از اراده خدا هستیم و به اراده و اختیار خود کار مى کنیم؟
چرا وقتى مى خواهیم کارى را انجام دهیم، «ان شاءالله» مى گوییم؟ مگر خداوند خوبى بنده اش را نمى خواهد؟ فلسفه این گفتار چیست؟
در برخى هیئت هاى مذهبى اشعارى سروده و خوانده مى شود که در ضمن آن لفظ جلاله «الله» را به ذوات عصمت و... نسبت مى دهند؛ مثلاً گفته مى شود: من على اللّهى ام. از آن حضرت تقاضا مى شود جهت تنویر افکار، نظر مبارک خود را مرقوم فرمایید.
اگر اکثریت مردم یا بخش عظیمی از انسان ها گمراه باشند و فقط جمعیت هدایت یافته منحصر به مسلمین و از آنها نیز منحصر به «فرقه ناجیه» باشد، آیا با هدایت عامّه خدا و اسم شریف «الهادی» ـ که همه را شامل و فراگیر است ـ منافات ندارد و موجب حرمان اکثریت از هدایت الهی نمی گردد؟
آنچه از اسماء الله در قرآن مجید آمده است ـ برحسب بعضى کتب تفاسیر ـ 127 اسم است. علامه مجلسى در کتاب توحید در «أبواب أسمائه تعالى»، باب سوم آن را به باب «عدد أسماء الله تعالى و فصل إحصائها و شرحها» اختصاص داده است.
راجع به «اسم اعظم» اقوال و آراى متعدّدى وجود دارد. حضرت صادق علیه السلام فرموده اند: خداوند اسم اعظم را 73 حرف قرار داده، و به آدم ۲۵ حرف؛ به نوح ۱۵ حرف؛ به ابراهیم، هشت حرف؛ به موسى چهار حرف و به عیسى دو حرف عطا فرمود. پس عیسى به آن دو حرف احیاء موتى و اِبراء اَکمه و اَبرص مىکرد و به محمّد صلی الله علیه و اله و سلم 72 حرف عطا فرمود و یک حرف را براى خود برگزید.
کتاب های اعتقادی که بزرگان تألیف کرده اند، بسیار است و از لحاظ اختصار و تفصیل و ملاحظات دیگر با هم تفاوت دارند. اجمالاً از قدمای علما در زمینه اعتقادات کتاب هاى مورد اعتمادى در دست داریم که یا مستقلاً در زمینه اهم امور اعتقادى و یا در رشته خاص تألیف شده و یا در مقدمه تألیفات خود مسائل اعتقادى را بهطور مشروح یا مختصر مطرح فرموده اند.
بعضی از مادّیین، مثل «هگل» و دیگران، با غرور زیاد گفتهاند: «مادّه و حرکت را به من بدهید، جهان را میسازم». منظور آنها از ماده و حرکت چیست؟
آیا تقسیم وجود به ممکن الوجود، واجب الوجود، ممتنع الوجود اشکالی دارد؟ در کتابی نوشتهاند که: بعضی از اروپائیان بر این قاعده عقلیه قطعیه که: «هر آنچه در ذهن انسان تصوّر میشود یا ممکنالوجود، یا واجبالوجود و یا ممتنعالوجود است» اشکال کردهاند، و علمای ما جواب دادهاند. بفرمایید: آیا اشکال آنها نظیر اشکال تصوّر کردن […]
بشر از آن روز كه توانست خود را با ديده فهم و خرد، ببيند و به جهان بنگرد، اين سؤال برايش پيش آمد که هدف از خلقت و آفرينش اين دنیا چیست؟