حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

یکشنبه, ۲۶ اسفند , ۱۴۰۳ Sunday, 16 March , 2025 ساعت ×
برنامه های عبادی نجات بخش انسان
۲۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۳
ماه مبارک رمضان عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق – از سلسله نوشتارهای مرجع ولائی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره – شماره 11- برنامه های عبادی نجات بخش انسان
پ
پ

ماه مبارک رمضان عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق – از سلسله نوشتارهای مرجع ولائی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره – شماره 11 – برنامه های عبادی نجات بخش انسان

برنامه های عبادی، نجات بخش انسان

بشر دنیای مادّی، انسان عصر فضا، جهان طغیان غرایز حیوانی، بشر سرکش و رهاشده از التزامات اخلاقی، جوامع ماشینی و اجتماعات سرمایه داری که شب و روز از زحمت و تلاش و کار و کوشش برای یک زندگی پر از حرارت مادّی آرام نمی‎گیرند؛ اجتماعاتی که رهبران آنها در بند مادّیات گرفتارند و فرصت ندارند که امور جهان را از منظر فضیلت و انسانیت بنگرند و با عینک تقوا و شرف، اوضاع به هم پیچیده و دشوار آن را مطالعه نمایند؛ جوامعی که در آن رشته های محکم و استوار فضیلت، پاک دامنی و عفاف یکی پس از دیگری گسسته می‎شود، هر روز ناراحتی های روحی و فکری و بی اعتمادی تازه‎ای بر سرشان سایه می افکند.

مللی که در زور و قدرت مافوق دیگرانند و مللی که ضعیف و خود باخته و غارت زده هستند، و بالاخره تمام انسان‎های عصر ما، برای رسیدن به یک حال معتدل، و توازن روحی و برای رفع این همه نگرانی‎ها و تأمین زندگی آرام بخش و محیط اعتماد و سکون و ثبات روحی به برنامه هایی مانند برنامه های اطمینان بخش ماه رمضان بیش از انسان‎های سال‎ها و قرون پیش نیاز دارند.

در آبادترین و آزادترین نقاط این دنیای به اصطلاح متمدّن و در مجامع بزرگ جهانی، جهت دستیابی به مقام، استثمار ملل و گسترش نفوذ، توسعه تجارت و بازرگانی، غارت کردن اموال، معادن و دسترنج ملل فقیر و کارگران بیچاره چه خیانت‎هایی که نمی‎شود! کمپانی‎های صنعتی و بازرگانی برای سبقت از هم و زمین زدن حریف و از میدان بیرون راندن او میلیون‎ها دلار صرف می‎کنند. ازاین رو، شرق و غرب همواره یکدیگر را متّهم کرده و از هم شاکی اند!

با نگاهی به بودجه های تسلیحاتی، سازمان‎های جاسوسی و کارآگاهی ـ ‎که خواب و اطمینان را از همه ربوده اند‎ ـ به یک باره از بشریت نا امید شده و گمان می‎رود که انسان محکوم به بدبختی و زندگی توأم با ناراحتی است و نباید جز شرّ و فساد از او انتظار دیگری داشت.

خیانت و شهوت‎رانی به سرحدّ افراط رسیده است؛ به گونه ای که تاریخ بشر مانند آن را به خود ندیده است.

وضع واقعی زنان در آخرین مرتبه انحطاط و پستی و سقوط قرار گرفته و شرافت و عفاف آنها لکه دار شده و بلکه از میان رفته است؛ چرا که خوشبخت ترین آنان در منطق و مکتب مادّی گری، کسی است که در کاباره ها و اجتماعات شهوت رانی، و در بین مردان پست و کثیف بیشتر و برهنه تر، آشکار شود و با بوالهوسان هم پیاله گردد و از این رهگذر و از طفیل این روابط به ظواهر زندگی خود سروسامان داده و شکم خود را سیر سازد.

سرمایه داران خون آشام هزاران نفر از آنها را به نام کارگر در اختیار خود گرفته و درحالی که میلیون‎ها جوان بی همسر، تحت فشار غریزه جنسی، نظم اجتماع را به هم می‎زنند و متعرّض بانوان و دوشیزگان می‎شوند، آن را در انحصار خود قرار داده، به شهوت رانی و هوس پرستی سرگرم هستند.

در پاره ای از نقاط، وضع به طوری است که زن بدبخت، خواه و ناخواه باید خود را تسلیم امیال حیوانی مردان متجاوز سازد.

و اگر این موازین اخلاقی که هنوز پرتو ضعیفی از آن، بر دل‎ها می افتد از میان برود و این نور خفیف عفّت و پاک دامنی و احترام به ناموس و زن و التزام به انجام غریزه جنسی ازطریق ازدواج مشروع ـ ‎چنانچه دورنمای آینده و تشویق زنان بی عفّت و خود فروش نشان می‎دهد‎ ـ از بین برود و اگر یک برنامه تربیتی اسلامی همه جانبه که رهبر و راهنمای بانوان به عفاف و پاک دامنی، تعدیل غریزه جنسی، حفظ موجودیت و شخصیت ارجمند زن، موجود نباشد و یا به اجرا درنیاید، زن هیچ‎گونه استقلالی نیافته و برای جلوگیری از تجاوز به او هیچ قانون و قدرتی دست به اصلاح نخواهد زد و باید به حکم اجبار، به هر پستی و ننگی تن در دهد و خود را برای پذیرایی از هر مرد جلاّد و زورمندی آماده سازد و هیچ پناهگاهی برای دفع ظلم از او ـ ‎حتّی به طوری که در دوران جاهلیت رسم بود‎ ـ پیدا نخواهد شد.

تصوّر مفاسدی که از تعقیب روش «اختلاط زن و مرد» در اجتماع کنونی پدید می‎آید، واقعاً سرسام آور است.

مهر و عطوفت و بشر دوستی و الفاظی از این قبیل به صورت تشریفاتی درآمده و بی اعتبار می‎شود؛ و اگر موسّسات عمومی که به طور ماشینی و برای مقاصد خاصّی به ضعفا کمک می‎کنند و اغلب اغراض سیاسی را از کمک به مستمندان و آسیب دیدگان و بازماندگان اجتماع دنبال می نمایند، وجود نداشتند، هیچ کس به فریاد نیازمندان و دردمندان پاسخ نمی‎داد.

بی شک آرامش و آسایش مصنوعی ـ ‎که با سرگرمی‎ها، شب نشینی‎ها، پارتی‎ها و مواد تخدیرکننده قوای عقلی و روحی فراهم می‎شود ـ نمی‎تواند بشر را سیر و قانع سازد و افرادی که بدین ابزار متوسّل می‎شوند از بهتر زیستن واقعی که با آرامش و سکون روحی و اطمینان قلبی توأم باشد، دورتر می‎شوند.

در چنین جهانی که تشریح ناکامی‎های آن در این مجال ممکن نیست و آنچه می‎شنویم و می‎بینیم گوشه ای از بدبختی‎های جهان انسانی است، و در این جهانی که به علّت رواج خیانت، جنایت، بی عفّتی، پست همّتی، بی غیرتی، پرستش مادّیات و شهوات، دشواری‎ها روزافزون است، یگانه راه علاج برای آرام کردن روح بشر، توسّل به نیروی ایمان، تقوا، تقویت قوای اخلاقی و کنترل غرایز حیوانی است.

خدایی که این بشر را آفریده و این غرایز را در نهاد او گذارده، می‎دانسته است که اگر این حرص و آز، خودخواهی و تکبّر، استبداد و جاه طلبی و شهوات بر این بشر مسلّط شود، دیگر نه تنها خودش، بلکه دیگران هم آرامش نخواهند داشت؛ و اگر مادّیات، معشوق و محبوب و معبود او شد، در هیچ حدّ و اندازه و مقداری قانع نمی‎شود؛ و اگر تمام کهکشان‎ها را مالک شود، حرص و آزش پایان نمی‎پذیرد؛ و اگر میلیون‎ها انسان را برای منافع پلید شخصی و جاه طلبی استثمار کند یا به کشتن بدهد، آن را ناچیز شمرده و به حساب نمی‎آورد.

خدای متعال می‎دانست که اگر این بشر راهنمایی نشود، برای خودش و از جنس خودش خدایانی می‎سازد و بشرپرستی را در صُور مختلف، ذلیلانه می‎پذیرد و در برابر اقویا و استعمارگران به خاک می‎افتد و آنها را از یک انسان عادی، برتر می‎شمارد و برای آنکه به اخذ مقام و درجه ای نایل آید، به هر پستی و تملّقی متوسّل می‎شود.

خدایی که این انسان را می‎شناخت، او را راهنمایی کرد تا هم به وسیله عقل و خرد و چراغ بینشی که در نهاد او روشن کرده و هم توسّط پیامبران و راهنمایان حقیقی، راه سعادت و نیک بختی را بیابد. راهی که به عنوان یگانه راه، به تمام مقاصد شریفه و هدف‎های ارزشمند انسانی ختم می‎شود و وسیله آرامش روحی، اطمینان قلب، رفع بیم و هراس و نگرانی و وسواس است.

تمام برنامه های دینی برای تکمیل و ترقّی انسانیت و تقوّت اراده پی ریزی شده و حبّ فضیلت، بشر دوستی و راهنمایی به سوی اهداف عالی‎تر از اهداف مادّی را مدّنظر دارد.

 

برنامه عبادی ماه رمضان

یکی از برنامه ها، همین برنامه «روزه ماه رمضان» است.

آیا می‎دانید و هیچ فکر کرده اید که اجرای این برنامه در هر سال تا چه حد انسان را به خود بازمی‎گرداند و ضمیر فرد را آگاه و شعورش را بیدار می‎سازد؟!

آیا اندیشیده اید که اجرای برنامه ماه رمضان توسّط انسان‎هایی که در عصر ما گرفتار مسائل مادّی و حیوانی، مسابقات بیهوده، شهوت‎رانی های بی‎نهایت کثیف و شرم آور، شرکت در مجالس لهو و لعب و رقص و قمار، میگساری و صدها آفت دیگر شده اند، چه آثار نیک و سودمندی دارد و چگونه آنان را از منجلاب این پلیدی‎ها نجات می‎دهد؟

کسانی که در طول سال به واسطه اشتغالات مادّی حتّی برای لحظه ای فرصت توجّه به امور روحانی را نداشته اند و از وجدان انسانی خود جدا شده و موج اجتماع، آنان را از این سو به آن سو پرتاب کرده و پناهگاه و آسایشگاهی نیافته اند، اکنون در پناه ماه رمضان می‎آرمند و در لذایذ روحانی و معنوی غرق می‎شوند؛ با خدا مناجات کرده و دعا می‎خوانند:

«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک إِیمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی».

گریه کرده و اشک می‎ریزند؛ و با روحی سرشار از امّیدواری عرض امّید نموده و دعای:

«إِلَهِی لَوْ قَرَنْتَنِی فِی الْأَصْفَادِ، وَمَنَعْتَنِی سَیبَک مِنْ بَینِ الْأَشْهَادِ، وَدَلَلْتَ عَلَى فَضَائِحِی عُیونَ الْعِبَادِ وَأَمَرْتَ بِی إِلَی النَّارِ وَحَلْتَ بَیْنِی وَبَیْنَ الْأَبْرَارِ مَا قَطَعْتُ رَجَائِی مِنْک، وَمَا (لَا) صَرَفْتُ تَأْمِیلِی لِلْعَفْوِ عَنْک وَلَاخَرَجَ حُبُّک مِنْ قَلْبِی أَنَا لَا أنْسِی أَیادِیک عِنْدِی‎».

را زمزمه می‎کنند که دین، منبع امّید و خدا مصدر تمام خیرات است و غیر از این مادّیات، غیر از جنگ‎ها و مسابقه ها، خیانت‎ها و جنایت‎ها، استثمارها، پرده دری‎ها و بی غیرتی ها، غیر از این مجالس هرزه گی و دانس‎ها و رقص‎ها، سینماها و کاباره ها – ‎که خسته کننده روح و تاریک کننده باطن و باعث تضعیف اعصاب و پرده خرد و بینش و کشنده غیرت و مردانگی و شخصیت است – عالم دیگر و لذّت‎های بهتری وجود دارد.

می‎فهمند که آدمیزاد می‎تواند به مادّیات بی اعتنا باشد و در مقابل شهوات، امیال تشنگی و گرسنگی، زبان، چشم‎چرانی و… سر خم نکند.

می‎فهمند که آرامش واقعی روح، در یاد خداست و در عالم فضایل انسانی صفاتی مانند: راستی و درستی، شکیبایی، بشردوستی، خدمت به همنوع، دانش پژوهی، نیکوکاری، فروتنی و دادگری وجود دارد؛ و مزاحمت، دشمنی و کینه، جنگ، بی خانمان کردن و صفاتی از این قبیل در آن راه ندارد.

عالم فضایل عالمی است که هرچه بشر، عالی همّت و بلندنظر باشد، زودتر در آن به مقصد می‎رسد.

راستی، کدام مدرسه و چه مکتبی برای تربیت این بشر، بهتر از ماه رمضان است؟

در ماه رمضان شعائر اسلام ـ که شعائر انسانیت و فضیلت است ـ زنده می‎شود. نمازجماعت‎ها رونق یافته و در آن مساوات اسلامی و حسّ هم ردیفی و هم قدمی آشکار می‎شود.

همه می‎فهمند که بنده یک خدا هستند و این امتیازات مادّی بی ارزش است و کسی که به خدا نزدیک‎تر و خلوصش بیشتر باشد ـ ‎سلطان یا رعیت، کارفرما یا کارگر، فرمانده یا سرباز ساده‎ ـ محترم تر است.

غرورها، خودخواهی‎ها، کبرها و طمع‎ها و حسدها همه در ماه رمضان ضمن اجرای برنامه هایی از قبیل: ادعیه، مجالس وعظ و خطابه و… به اندازه قابل توجّه ضعیف یا نابود می‎شود.

اگر کسانی که مادّیات، چشم بصیرت آنان را کور کرده، این برنامه های اسلامی را انجام دهند و از لذایذ مادّی کناره گیری نموده و به حال معنوی خود برسند، در یازده ماه دیگر سال نیز از حدود اعتدال، چندان تجاوز نمی‎کنند.

ادعیه ای که در ماه رمضان می‎خوانیم، هریک درسی آموزنده و راهنمایی برای توجّه به مصالح عموم و آسایش همگان است.

این جمله ها، گویای احساسات و خواسته های روزه دار است:

«اَللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ. اَللَّهُمَّ أَغْنِ کلَّ فَقِیرٍ، اَللَّهُمَّ أَشْبِعْ کلَّ جَائِعٍ …».

هریک از دعاهایی که خوانده می‎شوند، نردبان ترقّی و تکمیل خداشناسی و خداپرستی و آموزنده معارف اسلام و مبین ارتباط بنده با خدای جهان و محکم کننده ارکان ایمان است.

ما باید از ماه رمضان حداکثر استفاده را برده و شکر این خوان گسترده و نعمت بی دریغ را به جا آوریم و از موائد و غذاهای روحی آن بهره مند گردیم.

 

مطالب مرتبط را از لینک های زیر پیگیری نمایید:

روزه عبادتی آسان و پرورش وجدان

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.