خسرو ملک امکان
امام به حق، خسرو مُلک امکان ولىّ خدا، معدن جود و احسان
طفیل وجودت همه آفرینش نگهدار دین و نگهبان قرآن
مهین بضعه مصطفایى که هستى امین خدا یاور مستمندان
على بن موسى الرضا قطب عالم امان جهان و ملاذ محبّان
ولایت بُوَد رُکن ایمان و بغضت عذاب جحیم است و نیران و خسران
حریمت بود قبله اهل حاجات رواقت بود کعبه اهل عرفان
به درگاهت اى رهبر و هادى خلق مرا شِکوهها هست از وضع دوران
جنایات روسیه و آمریکا فزون گشته از حد به خلق مسلمان
الا اى امام رئوف موید ببین بر عراق و فلسطین و لبنان
الا اى مه آسمان ولایت برون آر از آستین، دست یزدان
به خلق چچن بین و کشمیر و بحرین به مصر و به تاجیک و قرقیز و افغان
بزن گردن یلتسین و کلینتون بکن ریشه جور و طغیان و عدوان
ز ظلم طواغیت شرقى و غربى شده تیره چون شام، روز ضعیفان
ز ایران بلند است آواى تکبیر بلند است اعلام اسلام و ایمان
هلا اى گنهکار پژمرده احوال رسان خویشتن را به این باب غفران
در این روضه از رحمت بىنهایت نگردد امّیدى مبدّل به حرمان
من روسیاه و گنهکار و افگار ز کردار بد سخت باشم پشیمان
به لطف تو امیدوار است «لطفى» که تا دردهایش کنى جمله درمان
بیایى به سروقت او وقت مُردن در آن حالت هولناک و پریشان
به هنگام تشرّف به زیارت حضرت ثامن الائمه علیهم السلام توسلاً به آستان فرشته پاسبان آن امام عطوف رئوف سروده شد و در غرّه ربیع المولود 1406 در حرم مطهر در محضر آن حضرت، عرض شد.
ثبت دیدگاه