حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳ Saturday, 23 November , 2024 ساعت ×
سفرنامه حج آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (بخش پنجم: شهر نور)
۱۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۸
در این بخش از سفرنامه، حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره، به تاریخ صدر اسلام پرداخته و بخش هایی از وقایع صدر اسلام در مدینه و ایثار و فداکاری اصحاب در آن زمان را به تصویر کشیده اند.
پ
پ

سفرنامه حج آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (بخش پنجم: شهر نور)

بازگشت به شهر نور

اَرْضٌ مَشی جِبْریلُ فی عَرَصاتِها *وَاللهُ اَشْرَفَ اَرْضَها وَ سَمائَها

آنچه این شهر مقدس و عزیز که صدها میلیون مسلمان شوق زیارتش را دارند، دارد هیچ شهری در روی زمین ندارد.

راستی این شهر بی‎نظیر است و وجود قبر مطهّر رسول اکرم صلی‎الله علیه وآله وسلم و مسجد آن حضرت و مشاهد مقدسه اهل بیت علیهم‌السلام همه کمبودهای مادی آن را که در اثر سوء سیاست‌های سیاستمداران پیدا شده تحت الشعاع قرار می‎دهد، و با این امتیازات بزرگ آن نواقص به حساب نمی‎آید و اصولاً هر تقدیر و تجلیل که از مدینه می‎شود به ملاحظه این افتخارات بزرگ است.

این شهر دارالهجرت پیغمبر اکرم صلی‎الله علیه وآله وسلم و اولین مرکز اعلام رسمی موجودیت جامعه و نظام اسلام است.

اگر این شهر نبود و اگر این شهر به ندای منادی الهی پاسخ نمی‎داد و پیامبر گرامی اسلام صلی‎الله علیه وآله وسلم را نمی‎پذیرفت و اگر مردم این شهر با آن ایثار و اشتیاق مهاجرین را نمی‎پذیرفتند و به اسلام نگرویده بودند و مهاجرین را منزل و مسکن نمی‎دادند و در نهایت برادری از آنها پذیرا نمی‎شدند هر چند سیر اسلام و دعوت پیامبر اسلام صلی‎الله علیه وآله وسلم متوقف نمی‎شد ولی می‎توان گفت که اگر این شهر نبود اسلام در این مسیری که قرار گرفت قرار نمی‎گرفت.

زن و مرد مسلمان این شهر فداکاری کردند از مال و مسکن و جان خود گذشتند، و در حمایت از پیغمبر صلی‎الله علیه وآله وسلم و دعوت توحید وظیفه خود را ادا کردند و به بیعت خود با آن حضرت وفا نمودند. اعلان کلمه توحید و تشکیل حکومت رسمی اسلام از این شهر شد.

این شهر بود که با کفار و مشرکین مکه و دیگران در بدر و احد و احزاب جنگ کرد.

همه جای این شهر برای انسان یادآورنده خاطرات تاریخی و سیر زندگانی خواجه کاینات و مَفخر ممکنات است. این سرزمین مَقدم حبیب خدا و یگانه شخص شخیص عالم امکان است.

این کوچه‎‌ها و خیابان‌ها مَعبر آن حضرت و هر نقطه‎اش از جنبه تاریخی و اسلامی با عظمت و پر افتخار و با برکت است. این شهر بعد از مکه معظمه مرکز نزول وحی قرار گرفت.

فاطمه زهرا علیهاالسلام آن یگانه مدافع اسلام و پاسدار راه توحید در این شهر مقام داشت.

دو آقای جوان اهل بیت حسن و حسین علیهماالسلام که پیغمبر صلی‎الله علیه وآله وسلم آنهمه در حضور مردم و جمع اصحاب به آنها اظهار مهر و محبت می‎نمود و آنها را می‎ستود و امت را به ولایت و محبّت آنها ترغیب و وصیت می‎فرمود و همچنین سایر امامان علیهم‌السلام به جز امیرالمؤمنین و امام دوازدهم علیهماالسلام در این شهر تولد یافته‎اند.

این شهر مولد ائمه و مَدْرَس حضرت باقر العلوم و حضرت کشاف حقایق امام جعفر صادق علیهماالسلام است.

آنقدر در این شهر مواقف تاریخی و یادگارها از رجال اسلام و قهرمان‌های بزرگ اسلام وجود دارد که شرح آن جز در کتاب‌های مفصل و بزرگ ممکن نیست.

مکه مکرمه که به عظمت‌های ویژه دیگر اختصاص دارد با آنهمه خصایص بزرگ و آیات بینات و مقام ابراهیم و کعبه معظمه و اینکه مطلع انوار وحی محمدی بود و قبله میلیارد‌ها مسلمان در مرور قرون و اعصار تا روز قیامت شد به واسطه استیلاء افکار مشرکانه بر اهالی آن نتوانست از این افتخار که محل اقامت و موطن پیغمبر خدا است پاسداری و آن حضرت را یاری کند، و مرکزیتی را که به واسطه وجود عزیز خاتم الانبیاء صلی‎الله علیه وآله وسلم داشت برای خود حفظ نماید.

پس از سیزده سال که پیامبر اکرم صلی‎الله علیه وآله وسلم دعوت رسالت فرمود، صدای دعوتش که از مکه مکرمه و عربستان به خارج رسیده بود دل‌های مردم را به سوی اسلام و برای اسلام فتح می‎کرد.

از یک سو قریش و مشرکین اسلام را برای خودشان، و خدایان مصنوعیشان و برای موضع‎های استکباری و ستمکاریشان خطر جدی می‎دیدند، و برای اجرای خطرناکترین طرح خود یعنی کشتن پیغمبر صلی‎الله علیه وآله وسلم با همکاری قبایل و فامیل‌های مختلف وارد عمل شدند.

و از سوی دیگر باید دعوت اسلام دوره نوینی را آغاز نماید که در آن به عنوان یک نظام الهی و مسلمین به صورت یک جامعه در برابر تمام نظامات و جوامع اعلام موجودیت بنماید و ویژگی‌های خود را آشکار سازد تا کسانی که اسلام آورده‎اند و افرادی که در اثر دعوت اسلام از شرک و بت پرستی بیزار شده‎اند، و مستضعفان و محرومان و مظلومانی که اسلام را پناهگاه خود می‎بینند، و شیفته و دلباخته برادری اسلامی شده‎اند بتوانند از اطراف و اکناف در زیر پرچم حمایت این نظام گرد آمده، و به جامعه جدید بپیوندند.

بدون چنین مرکزیتی افرادی که اسلام اختیار می‎کردند استضعاف می‎شدند و مورد سخت‎ترین شکنجه‎ها قرار می‎گرفتند.

باید این افراد تحت حمایت رسمی قرار بگیرند، و باید اسلام از حقوق پیروان خود دفاع نماید، و باید نو ایمانان به حمایت اسلام از آنها امیدوار شوند. به واسطه آن که مشرکین و مستکبران مکه مکرمه را مرکز شرک و بت‎پرستی قرار داده بودند و تحت استیلای شدید خود گرفته بودند برای اینکه مرکز رسالت اسلام باشد شرایط لازم را نداشت، و مسلمانان ناچار باید مرکزی را برای خود در نظر بگیرند تا حکومت حق و عدل و جهانی اسلام را پایه‎ریزی کنند، و جامعه را بر اساس قوانین الهی، و قواعد و نظام نو اداره نمایند.

خدا چنین اراده فرموده که این افتخار نصیب یثرب شود که پس از اقامت پیغمبر صلی‎الله علیه وآله وسلم در آنجا به (مدینه الرسول) و (مدینه منوره) شهرت یافت و خدا چنان اراده فرمود که اهالی یثرب در این دور جدید اسلام نقش مؤثر را ایفا کنند، و برای متشکل شدن مسلمین و بوجود آمدن نظام نو همه گونه ایثارگری، و مردانگی و برادری را نشان بدهند، و الحق که مخلصانه و صادقانه اسلام را یاری کردند،‌ بنابراین در یثرب جامعه اسلامی متشکل گردید و اسلام از یثرب مدینه را بنیاد نمود.

در تاریخ واقعه‎ای نظیر هجرت رسول خدا صلی‎الله علیه وآله وسلم و سایر مهاجرین نخواهیم یافت که هجرت کنندگان در حالی که از همه جهات مادی چشم پوشیده بودند اینگونه مورد استقبال قرار گرفته باشند، و در پذیرائی از آنها این همه شور و شوق و خوشحالی و مسرت اظهار کرده باشند.

گوئی انصار یعنی مردم مدینه پیش بینی می‎کردند و می‎دانستند که یثربشان در اثر شرافتی که یافته مدینه می‎شود و چه شهرت و چه موقعیّتی را در جهان حائز خواهد شد.

و گوئی می‎دیدند که میلیون‌ها مردم در موسم حج و در دوران سال از راه‌های دور و دورترین نقاط جهان برای زیارت یثربشان از زن و بچه و خانه و مال و مقام صرف نظر نموده مدینه منوره را مقصد قرار می‎دهند.

راستی نمی‎دانم آنها اگر چه به پیشرفت سریع این دین ایمان داشتند آیا برای شهرشان این همه شهرت و موقعیت را پیش بینی می‎نمودند.

 

حرکت به سوی شهر

پس از گرفتن اثاثیه، و ساک‌ها عازم شهر شدیم با آن احساسات روحانی و شوق و نشاط زاید الوصف و با شعار «اَلّلهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد» درود بر محمد و آل محمد از خیابان‌ها یکی پس از دیگری می‎گذشتیم، و به هر کوی و گذر و خیابان و میدان که می‎رسیدیم مایل بودیم ماشین توقف کند تا ما آنجا را شناسائی کنیم و به تاریخ آن و سرگذشت اسلامی آن آشنا شویم.

این زمین‌ها همه محترم است زیرا روزگاری گذرگاه یا نظرگاه رسول گرامی اسلام و خاندان عزیزش علی و زهرا و حسن و حسین علیهم‌السلام بوده است به این ملاحظه ما به این زمین‌ها و به هرچه و هرکس منتسب به آنها باشد عشق می‌ورزیم و دوست می‎داریم. وَ هَلِ اْلایمانُ اِلاَّ الْحُبُ وَالْبُغْض[1]

البته هر کدام از این زمین‌ها را که بیشتر به آنها نسبت داشته باشد بیشتر دوست می‎داریم. به مسجد و حجره رسول خدا صلی‎الله علیه وآله وسلم خانه حضرت زهرا علیهاالسلام مزار و مراقد مطهره چهار امام بزرگوار در بقیع، خانه امام جعفر صادق ‎علیه‎السلام، مسجد رد شمس و مسجد قبا و سائر مشاهد و مواقف آنان بیشتر ابراز علاقه می‎شود و در و دیوار و زمین آنها را می‎بوسیم و می‎بوئیم.

من عجب می‎کنم از اینهایی که به اسم نهی از شرک، موحدین حقیقی را که از کشور‌های دور و نزدیک به شوق زیارت حجره مطهره پیغمبر صلی‎الله علیه وآله وسلم آمدند از اظهار احساسات و علاقه به تقبیل در و دیوار حجره و روضه آن حضرت که هزار معنای آموزنده و کفر شکن دارد مانع می‎شوند، و با اینکه می‎بینند این کار پیش نمی‎رود، و این آتش عشق و شوق خاموش نمی‎گردد و با همه شدت که در منع مردم نشان می‎دهند، و این خلق دلداده و عاشق از خود بی‎خود را اذیّت و آزار می‎دهند.

همه ساله صدها هزار نفر از حجاج و زوار همین احساسات را نشان می‎دهند و برای بوسیدن ضریح و منبر و ستون‌های حرم و در و دیوار خانه زهرا علیهاالسلام بر یکدیگر پیشی می‎گیرند، و نمی‎توانند خود را از اظهار این علایق باز دارند و با عکس العمل مخالف مأمورین سعودی روبرو می‎شوند.

هر کس پیغمبر خدا صلی‎الله علیه وآله وسلم را شناخت، و به عظمت‌های او که نمایش و جلوه عظمت حق است، و از صفات کریمه، و مهر و رأفت و خلق عظیم او آگاه گشت اگر فطرف انسانیت دارد در اظهار این علاقه از خود بیخود و تقریباً بی‎اختیار است.

این احساسات هیچ ارتباطی با شرک ندارد این احساسات ارتباط را با حق و عدالت و توحید و کرائم اخلاق نشان می‎دهد.

کدام انسان است که در برابر حق و فضیلت و استقامت و فداکاری و خلوص نیت و خدمت به بشر سرتعظیم فرود نیاورد، و کدام انسان برای این تعظیم و تکریم از پیغمبر و خاندان عزیزش سزاوارترند که مثل اعلای انسانیت و نمونه‎های کمال و تفوق آدمیت بودند.

مگر شما می‎توانید به یک فرد حق پرست یا دادگر یا بخشنده یا مصلح و مخلص اظهار علاقه ننمائید.

وقتی بیگانگان در ضمن شعر و نثر با هر بلاغتی که در توان دارند ثنا خوان و مداح آن حضرت باشند حالِ مسلمان بامعرفت و مشتاق معلوم است که چگونه می‎باشد.

مگر ما می‎توانستیم به فرض که مأمور به صلوات نشده بودیم به محمد و آل محمد صلوات الله علیهم درود نفرستیم.

این ممانعت از تقبیل و بوسیدن تا آن سوابق معرفت و شناسائی هست بیهوده است، و اگر خود این منع کنندگان هم به فطرت خود واگذار شوند از آن خودداری نمی‎نمایند.

بلی از کوردلانی که خدا را جسم می‎دانند، و برای او دست و چشم و پا اثبات می‎نمایند، این نادانی‌ها بعید نیست و از آنها نباید انتظار داشت که عمل عادی مسلمانان را حمل بر فساد ننمایند و آن را شرک و بدعت ننامند، و بر محامل صحیحه و معلومه حمل نمایند، و اینقدر توجه کنند که باید انظار و نیّات را در اعمال و افعال در نظر گرفت و فعلی را که ممکن است وجوه متعدده داشته باشد اگر از مسلمان موحد که هرگز آهن و چوب را فاعل و مؤثر نمی‎داند صادر شد نمی‎توان به شرک و خلاف توحید حمل نمود.

 

رسیدن به منزل و اقامتگاه

پس از طی چند خیابان در شارعی که آن را شارع سلطان نام گذاری کرده‎اند در منزلی که قبلا فراهم شده بود وارد شدیم و از آنجا که از مسجد فاصله زیاد داشت و رفت و آمد به حرم از آنجا به زحمت انجام می‎شد به منزل آقای حاج سید علی سالکفرد رفتم مشارالیه و مسافرینی که در معیت او بودند از دیدار حقیر اظهار خرسندی نمودند.

برگرفته از کتاب «سفرنامه حج» اثر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره

 

برای مطالعه بخش های دیگر سفرنامه می توانید بر روی لینک های زیر کلیک کنید:

سفرنامه حج آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (بخش چهارم: تاریخ سیاسی مدینه)

سفرنامه حج آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (بخش ششم: روضه مطهره)

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.