حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

یکشنبه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۴ Sunday, 30 March , 2025 ساعت ×
عید سعید فطر
۰۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۸
ماه مبارک رمضان عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق – از سلسله نوشتارهای مرجع ولائی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره – شماره 21– عيد سعيد فطر
پ
پ

ماه مبارک رمضان عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق – از سلسله نوشتارهای مرجع ولائی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره – شماره 21– عید سعید فطر

«أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذَا الْیوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عِیداً»

غرض از «عید» نه آن است که از باب جلال                              جامه ناز بپوشند به الطاف مزید

ای خوش آن عید، کز آن شاه و گدا خوش باشند                        که چنین «عید سعید» است و جز این نیست سعید

در روز «عید فطر» همه مسلمانان در سراسر جهان، غرق احساس افتخار بوده و سربلند و سرافرازند که ماه مبارک رمضان را با توفیق به پایان رسانده و از برکات معنوی و تربیتی آن مستفیض شده اند.

خدا را شکر می نمایند که یکی از بزرگ ترین کلاس های تربیتی اسلام را در طی یک ماه گذرانده، و از درس هایی که در آنها داده شده، به اندازه استعداد و آمادگی خود استفاده کرده و با روح و جان خود آمیزش داده و بر الواح دل ها و ضمایر خود ثبت کرده اند.

در این روز، مسلمانان از یک جهاد حسّاس و خطرناک ـ که پهلوانان، قهرمانان و شیرافکنان جهان در آن میدان به خاک هلاکت افتاده و مغلوب شده اند ـ فاتحانه و پیروزمندانه باز می گردند.

این جهاد، جهاد با نفس، جهاد با امیال و غرایز حیوانی و لذایذ نفسانی است.

بازداشتن نفس از کام گیری های شهوانی، نگهداری نفس از خوردن غذاهای لذیذ و نوشیدنی های شیرین و خوش گوار، خودداری از چشم چرانی و هوس های شیطانی، از دروغ، غیبت، خشم و غضب، بدخویی و ترش رویی، تکبّر و جاه طلبی و دوری از هر معصیت و گناه دیگر در این میدان جهاد، فتح و پیروزی است.

همه اینها جهاد است و همان «جهاد اکبر»ی است که پیامبر بزرگ اسلام به گروهی از صحابه که به جهاد رفته بودند و با دشمن با شمشیر و اسلحه دست وپنجه نرم کرده و زور بازو نشان داده بودند، فرمود:

«مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوْا الْجهاد الْأَصْغَرَ وَبَقِی عَلَیهِمُ الْجهاد الْأَکْبَرُ».

«جهاد اکبر»ی که جز افراد با ایمان و مردان و زنان تربیت شده در دامان اسلام، هیچ شخص دیگری نمی تواند در صحنه آن عرض اندام کند و در میدان رزم آن، افتخاری کسب نماید.

میدانی که در آن پیلتن های قوی پنجه و عشّاق مال و مقام دنیا، شهوت پرستان، جلاّدان خون خوار، فاتحان جاه طلب کشورها، جوانان مغرور، خشمگینان پلنگ آسا، ستمگران بی رحم، آدم کشان و قصّابان تاریخ، زنان هوس باز، دوشیزگان ناپاک و پرستندگان مظاهر مادّی به خاک هلاکت افتاده؛ و از اینکه بتوانند افتخاری کسب و در مسابقات آن شرکت نمایند عاجز و ناتوانند.

میدانی که مردان و بانوان باایمان، خداپرست، فروتن، پاک دل، پرهیزکار، شکیبا و بی اعتنا به زر و زیور دنیا در آن لباس رزم پوشیده، با اراده محکم و همّت بلند حریف را شکست می دهند و در مسابقه با افتخار به پیروزی دست می یابند.

آری، نبرد با هوای نفس در عین آسانی، دشوار است. آسان است، برای اینکه وجدان پاک و فطرت آدمی و عقل و خرد، مصلحت و لزوم آن را درک می نماید و اگر انسان در این میدان قدم نهاد، هرچه پیش رود موفّق تر می شود؛ تا سرانجام نفس سرکش و جنود اهریمنی را مغلوب و ذلیل خود کند و قوای ملکوتی و عقلانی و وجدانی را در کشور بدن، حاکم و کارفرما سازد.

ازسوی دیگر این کار دشوار است؛ برای اینکه جهاد با نفس، ایستادگی در برابر غرایز گوناگون و تلاش و کوشش برای کنترل و انضباط آنهاست و شناخت دام های شیطان و هواهای پنهانی کار هر شخصی نیست و رام کردن نفس امّاره و چشم پوشی از لذایذ و کام گیری های نفسانی و خواسته های هزارگونه نفسِ وسیع و سرکش، به این زودی ها میسّر نخواهد بود و این دشمن خانگی با غرایزی که انسان را در دفع دشمن خارجی یارویاور و محرّک و مشوّق هستند، آشنایی و ارتباط برقرار می کند و از آنها کمک و یاری می گیرد.

ازاین جهات، مبارزه با نفس کاری بس دشوار است و رستگار، کسی است که بتواند نفس را تعدیل کرده، و به نظم و ترتیب صحیح وادار سازد.

ماه مبارک رمضان، ماه مبارزه با نفس و مدرسه تعدیل و اصلاح غرایز و خواسته ها و نمایش قوّت اراده و توان روان، سپری شده و اینک فرصت برگزاری مراسم عیدی بزرگ و پرفضیلت است. این عید، عید اسلامی فطر است که عید همگان و عید عموم طبقات و افراد است.

«أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذَا الْیوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً»

عیدی که خدا آن را برای همه مسلمانان قرار داده و همه را در آن شریک فرموده است. عیدی که در آن مساجد و مجامع اسلامی و در گستره جهان اسلام، شکوه عبادت و بندگی خدا دیده می شود.

مراسم این عید اختصاص به توانگران، کارفرمایان، رجال و زمامداران و طبقات به اصطلاح ممتاز ندارد.

تشریفات مادّی، تقدیم هدایا و تحفه های گران بها ـ چنانچه پیش از اسلام در اعیاد رسم بود ـ در این عید مرسوم نیست.

زیردستان موظّف به دیدار زمامداران نیستند، و کارگر و کارفرما، افسر و سرباز، فقیر و غنی، شاه و گدا و همه اقشار و طبقات باید در صف بندگی خدا و دعا و عبادت برادرانه بایستند.

چنانچه می دانیم مراسم عمده و حسّاس این عید «نماز» و «زکات» است.

نماز و زکات

چنانچه بیان شد در مراسم نماز، همه اصناف شرکت می کنند و مساوات و برادری اسلامی آنها آشکار می شود. درضمن ادای نماز و خواندن دعایی که در قنوت است، در دو خطبه و سخنرانی پس از نماز، عالی ترین دروس به همگان آموخته می شود و مطالب لازم و مورد حاجت به عموم گوشزد می گردد، و از همه دعوت می شود تا در پیش بردن مقاصد اسلام و تعظیم شعایر و تعمیم علم و دانش و امر به معروف و نهی از منکر، مجاهدانه کوشش کنند.

کسانی که دارای مخارج سال خود هستند و یا دارای کار و پیشه ای می باشند که درآمد آنها وافی به مخارج سال آنهاست، در اعطای زکات و کمک به مستمندان شرکت می کنند.

هیچ گونه مراسم کمرشکن و مصارف رقابت انگیز و مخارج بیهوده در این جشن اسلامی وجود ندارد و ازاین رو نمی تواند بهانه ای جهت کردارهای پلید عیاش ها، هرزه ها، پول داران، شهوت ران ها و می خواران باشد.

این عید، نه مثل «عید کریسمس» است که در آن، جهان مسیحیت در کارهای زشت و فحشا و فساد غرق شده، و در هرزگی و رقص و باده و فسق و فجور، خود را آلوده می سازند، و به نام مسیح (علیه السلام) و دین، مجالسی برای لهو و قمار، مستی و شراب و ساز و آواز برپا می کنند که بی شک حضرت عیسی (علیه السلام) ـ پیامبر پاک خدا ـ از آن بیزار است؛ و نه مثل سیزده نوروز و تعطیلات نوروزی است که تا چندی پیش نیز در آن بازار باده فروش ها و کاباره ها، مجالس لهو و قمار، سینماها و فیلم های شهوت انگیز رواج داشت و آمار جنایات و بی ناموسی و خیانت و چاقوکشی و انتحار در این ایام بسی فراوان بود و حتّی طبق آمارهایی که داده می شد فرزندانی که در این مراسم و اوقات نطفه آنها منعقد می گردید، اختلال فکری و جسمی داشتند.

روزهایی هم به نام های مقدّسی مانند: «روز مادر»، «روز معلّم»، «روز کودک» و… نام گذاری می شود که بیشتر آنها از حقیقت خالی است و فقط تشریفات و برگزاری مراسم، منظور می باشد و احساسات را کودکانه و جاهلانه و به طور موقّت تحریک می سازد.

چنین روزهایی را نباید عید دانست؛ این مراسم، تقلید از بیگانه و سوغات دروغین و بی حقیقت غرب است؛ وگرنه همه روزها، «روز مادر» است و در هر روز، رعایت حقّ مادر و معلّم و احترام به آنها لازم و واجب است.

در محیط اسلامی ـ که کانون عواطف عالی انسانیت است ـ همواره و در همه لحظات، تکریم مادر، معلّم، کودک و… باید مورد عنایت باشد.

در جاهایی که در دوره سال پدر و مادر و معلّم مورد فراموشی اند چون می بینند که این عواطف به صورت مرده درآمده و از بین رفته است، برای تِذکار و تجدید خاطرات آن، در سال یک روز را معین می کنند که مثلاً به سراغ مادران بروند و به طور مصنوعی از آنها یاد کنند و ازاین رو، این روزها را باید یادبود و سالگرد از بین رفتن و نابودشدن آن عواطف عالی انسانی شمرد.

ملّتی که واقعاً و حقیقتاً خود را مدیون مادر و پدر و معلّم خود می داند و دینش او را برای ادای این گونه حقوق تربیت می کند، چه حاجت به این صحنه سازی های بی مغز و بی حقیقت دارد؟!

ما مسلمانان در همین ماه رمضان چقدر درس حق شناسی درباره پدر و مادر و… می آموزیم و در ادعیه، مکرّر از مادر و زحمات او یاد می کنیم و خدمات او را در ذهن می سپاریم؟

زنده باد اسلام! که تربیت و بهبود روح و روان جامعه را در سرلوحه برنامه های خود قرار داده و از هر فرصت برای ترقّی فکر و قوّت اراده بشر استفاده کرده است.

این عید فطر هم برای تمام مفاهیم ارزنده و عالی انسانی تذکار بوده و به سوی هر عمل نیک و انسانی هدایتگر است.

«أَنْ تُدْخِلَنِی فِی کُلِّ خَیرٍ أَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تُخْرِجَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ»

این عید، عید خدا و موسم دعا و نماز و احسان و نیکی به بندگان خدا و دیدارهای پاک و منزّه است. نزدیک به چهارده قرن است که این عید برگزار می شود؛ تاکنون شنیده نشده که برای تهیه وسایل این عید و شرکت در مراسم آن یک نفر خودکشی کرده و یا پای یک زن و شوهر به دادگاه کشیده شده باشد.

این عیدی است که در آن به جای تفریحات ناسالم، همه به سوی مساجد و مراکز اقامه نماز عید می روند و خدا آن را ذخیره خیر و نشان شرف و کرامت پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله وسلم) و سبب ارتقای افتخارات اسلامی قرار داده است.

داستانی از زهد امام علی (علیه السلام)

در خاتمه، با خواندن این حدیث و دقّت نظر در روش و آیین حکومت و مساوات اسلامی، از آن پند و اندرز گرفته و درس آزادگی بیاموزید.

«محمد عبدالرحمن جدیلی مصری» در کتاب «امالی رمضان» می گوید:

مردی بر علی بن ابی طالب (علیه السلام) (در هنگامی که زمامدار رسمی مسلمانان بود) در روز عیدی وارد شد.

مرد دید امیرالمؤمنین (علیه السلام) در روز عید، نان خشکی را میل می فرماید.

«فَقَالَ: یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَ فِی یوْمِ الْعید تَأْکُلُ خُبْزاً خَشِناً؟»

[مرد گمان می کرد که چون روز عید است، باید در سفره علی (علیه السلام) همه گونه طعام، چیده شده باشد] عرض کرد:

یا امیرالمؤمنین! در روز عید نان خشک می خوری؟

علی (علیه السلام) فرمود:

«إِنَّمَا هُوَ عید لِمَنْ قَبِلَ اللهُ مِنْهُ صِیامَهُ، وَشَکَرَ قِیامَهُ، وَکُلُّ یوْمٍ لَا یعْصَى اللهُ فِیهِ فَهُوَ عِیدٌ»

«همانا امروز عید است برای کسی که روزه اش را خدا قبول کرده باشد و از قیامش سپاسگزاری نموده باشد و هر روزی که در آن معصیت خدا نشود آن روز عید است»

«اَلْیوْمُ لَنَا عِیدٌ، وَغَداً لَنَا عِیدٌ، وَکُلُّ یوْمٍ لَا نَعْصِی اللهُ فِیهِ فَهُوَ لَنَا عِیدٌ»

«امروز برای ما عید است و فردا هم برای ما عید است و هر روزی را که در آن معصیت خدا نکنیم آن روز برای ما عید است»

اَللَّهُمَّ وَفِّقْنَا لِمَا تُحِبُّ وَتَرْضَى، وَاحْشُرْنَا فِی زُمْرَه نَبِیکَ وَصَفِیکَ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ وَصَلِّ عَلَیهِمْ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

 

                                                                                  ۱۶جمادی الثانیه ۱۳۹۱ هجری قمری

                                                                                    از خوانندگان ملتمس دعا

                                                                                           لطف الله صافی

 

مطالب مرتبط را از لینک های زیر پیگیری نمایید:

ماه رمضان از دیدگاه اسلام و ما

 

 

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.